m.sina کاربر خبره سطح 14 ارسالیها 3,536 پسندها 7,166 امتیازها 35,773 مدالها 16 19/6/24 #171 Delaram*☆♡ گفت دوست دارم شمع باشم در دل شب ها بسوزم روشنی بخشم به جمعی و خودم تنها بسوزم کلیک کنید تا باز شود... در وادی عشق بی خبر باید رفت آماده صدگونه خطر باید رفت بر دار رسن به گوش منصور کشید کاین جا ره پا نیست به سر باید رفت امضا : m.sina
Delaram*☆♡ گفت دوست دارم شمع باشم در دل شب ها بسوزم روشنی بخشم به جمعی و خودم تنها بسوزم کلیک کنید تا باز شود... در وادی عشق بی خبر باید رفت آماده صدگونه خطر باید رفت بر دار رسن به گوش منصور کشید کاین جا ره پا نیست به سر باید رفت
ᎴᏋᏝᏗᏒᏗᎷ کاربر حرفهای سطح 31 ارسالیها 2,541 پسندها 20,255 امتیازها 48,373 مدالها 34 19/6/24 #172 m.sina گفت در وادی عشق بی خبر باید رفت آماده صدگونه خطر باید رفت بر دار رسن به گوش منصور کشید کاین جا ره پا نیست به سر باید رفت کلیک کنید تا باز شود... در عشق تو از بس که خروش آوردیم دریای سپهر را به جوش آوردیم چون با تو خروش و جوش ما درنگرفت رفتیم و زبانهای خموش آوردیم
m.sina گفت در وادی عشق بی خبر باید رفت آماده صدگونه خطر باید رفت بر دار رسن به گوش منصور کشید کاین جا ره پا نیست به سر باید رفت کلیک کنید تا باز شود... در عشق تو از بس که خروش آوردیم دریای سپهر را به جوش آوردیم چون با تو خروش و جوش ما درنگرفت رفتیم و زبانهای خموش آوردیم
m.sina کاربر خبره سطح 14 ارسالیها 3,536 پسندها 7,166 امتیازها 35,773 مدالها 16 19/6/24 #173 Delaram*☆♡ گفت در عشق تو از بس که خروش آوردیم دریای سپهر را به جوش آوردیم چون با تو خروش و جوش ما درنگرفت رفتیم و زبانهای خموش آوردیم کلیک کنید تا باز شود... دلم آشفته ی آن مایه ی ناز است هنوز مرغ پر سوخته در پنجه ی باز است هنوز جان به لب آمد و لب بر لب جانان نرسید دل به جان آمد و او بر سر ناز است هنوز عصر بخیر خسته نباشید ممنون از همراهی خوب شما امضا : m.sina
Delaram*☆♡ گفت در عشق تو از بس که خروش آوردیم دریای سپهر را به جوش آوردیم چون با تو خروش و جوش ما درنگرفت رفتیم و زبانهای خموش آوردیم کلیک کنید تا باز شود... دلم آشفته ی آن مایه ی ناز است هنوز مرغ پر سوخته در پنجه ی باز است هنوز جان به لب آمد و لب بر لب جانان نرسید دل به جان آمد و او بر سر ناز است هنوز عصر بخیر خسته نباشید ممنون از همراهی خوب شما
ᎴᏋᏝᏗᏒᏗᎷ کاربر حرفهای سطح 31 ارسالیها 2,541 پسندها 20,255 امتیازها 48,373 مدالها 34 19/6/24 #174 m.sina گفت دلم آشفته ی آن مایه ی ناز است هنوز مرغ پر سوخته در پنجه ی باز است هنوز جان به لب آمد و لب بر لب جانان نرسید دل به جان آمد و او بر سر ناز است هنوز عصر بخیر خسته نباشید ممنون از همراهی خوب شما کلیک کنید تا باز شود... تونمایتون پیام گزاشتم تبریک گفتم! ☆ m.sina دلم در دست او گیر است خودم از دست او دلگیر عجب دنیای بی رحمی دلم گیر ست و دلگیرم
m.sina گفت دلم آشفته ی آن مایه ی ناز است هنوز مرغ پر سوخته در پنجه ی باز است هنوز جان به لب آمد و لب بر لب جانان نرسید دل به جان آمد و او بر سر ناز است هنوز عصر بخیر خسته نباشید ممنون از همراهی خوب شما کلیک کنید تا باز شود... تونمایتون پیام گزاشتم تبریک گفتم! ☆ m.sina دلم در دست او گیر است خودم از دست او دلگیر عجب دنیای بی رحمی دلم گیر ست و دلگیرم
m.sina کاربر خبره سطح 14 ارسالیها 3,536 پسندها 7,166 امتیازها 35,773 مدالها 16 20/6/24 #175 Delaram*☆♡ گفت تونمایتون پیام گزاشتم تبریک گفتم! ☆ m.sina دلم در دست او گیر است خودم از دست او دلگیر عجب دنیای بی رحمی دلم گیر ست و دلگیرم کلیک کنید تا باز شود... دیدن روی تو ظلم است و ندیدن مشکل است چیدن این گل گناه است و نچیدن مشکل است لامکان بر وحشیان عشق تنگی می کند در فضای آسمان از خود رمیدن مشکل است امضا : m.sina
Delaram*☆♡ گفت تونمایتون پیام گزاشتم تبریک گفتم! ☆ m.sina دلم در دست او گیر است خودم از دست او دلگیر عجب دنیای بی رحمی دلم گیر ست و دلگیرم کلیک کنید تا باز شود... دیدن روی تو ظلم است و ندیدن مشکل است چیدن این گل گناه است و نچیدن مشکل است لامکان بر وحشیان عشق تنگی می کند در فضای آسمان از خود رمیدن مشکل است
ᎴᏋᏝᏗᏒᏗᎷ کاربر حرفهای سطح 31 ارسالیها 2,541 پسندها 20,255 امتیازها 48,373 مدالها 34 20/6/24 #176 m.sina گفت دیدن روی تو ظلم است و ندیدن مشکل است چیدن این گل گناه است و نچیدن مشکل است لامکان بر وحشیان عشق تنگی می کند در فضای آسمان از خود رمیدن مشکل است کلیک کنید تا باز شود... دلم چون صخره محکم بود اما عشق کاری کرد که این ویرانه مدت هاست محتاج مَرِمَت هاست...
m.sina گفت دیدن روی تو ظلم است و ندیدن مشکل است چیدن این گل گناه است و نچیدن مشکل است لامکان بر وحشیان عشق تنگی می کند در فضای آسمان از خود رمیدن مشکل است کلیک کنید تا باز شود... دلم چون صخره محکم بود اما عشق کاری کرد که این ویرانه مدت هاست محتاج مَرِمَت هاست...
لیلا؛ پرسنل مدیریت مدیر آزمایشی سطح 13 ارسالیها 1,493 پسندها 4,221 امتیازها 20,173 مدالها 15 سن 22 21/6/24 مدیر #177 دیگر گذشته از سر و سامان من مپرس من بیتو دست از این سر و سامان کشیدهام امضا : لیلا؛
لیلا؛ پرسنل مدیریت مدیر آزمایشی سطح 13 ارسالیها 1,493 پسندها 4,221 امتیازها 20,173 مدالها 15 سن 22 21/6/24 مدیر #178 دامن مکش به ناز که هجران کشیدهام نازم بکش که ناز رقیبان کشیدهام امضا : لیلا؛
لیلا؛ پرسنل مدیریت مدیر آزمایشی سطح 13 ارسالیها 1,493 پسندها 4,221 امتیازها 20,173 مدالها 15 سن 22 21/6/24 مدیر #179 دستی که در فراق تو میکوفتم به سر باور نداشتم که به گردن درآرمت امضا : لیلا؛
لیلا؛ پرسنل مدیریت مدیر آزمایشی سطح 13 ارسالیها 1,493 پسندها 4,221 امتیازها 20,173 مدالها 15 سن 22 21/6/24 مدیر #180 دیر آمدی که دست ز دامن ندارمت جان مژده دادهام که چو جان در بر آرمت امضا : لیلا؛