مشاعره مشاعره با حرف گ

  • نویسنده موضوع ARYA-T
  • تاریخ شروع
  • پاسخ‌ها 82
  • بازدیدها 2,451
  • کاربران تگ شده هیچ

FakhTeh

ارشد بازنشسته +‌ طراح انجمن
مدیر بازنشسته
تاریخ ثبت‌نام
29/1/20
ارسالی‌ها
3,947
پسندها
41,818
امتیازها
71,671
مدال‌ها
36
سطح
40
 
  • #21
گر رفته باشم زین جهان بازآیدم رفته روان
گر همچنین دامن کشان بالای خاکم بگذری
 
امضا : FakhTeh

Tara Motlagh

کاربر انجمن
کاربر انجمن
تاریخ ثبت‌نام
1/8/23
ارسالی‌ها
305
پسندها
1,023
امتیازها
6,833
مدال‌ها
10
سطح
9
 
  • #22
گاهی چو آب هستم و گاهی چو آتشم
از این دوگانگی ست که بس درد می‌کشم

سویَم میا و روح پریشان من مخوان
اوراق کهنه‌ای ز کتابی مشوشم
 
امضا : Tara Motlagh

Deleted

کاربر فعال
کاربر فعال
تاریخ ثبت‌نام
3/7/21
ارسالی‌ها
1,487
پسندها
26,175
امتیازها
61,573
مدال‌ها
56
سطح
37
 
  • #23
گاه باید روئید، از پسِ آن باران
گاه باید خندید، بر غمی بی‌‌پایان...
 

m.sina

کاربر خبره
کاربر خبره
تاریخ ثبت‌نام
10/8/20
ارسالی‌ها
3,594
پسندها
7,241
امتیازها
35,773
مدال‌ها
16
سطح
14
 
  • #24
گاه باید روئید، از پسِ آن باران
گاه باید خندید، بر غمی بی‌‌پایان...
گفتمش سیر ببینم مگر از دل برود
وآن چنان پای گرفته‌ست که مشکل برود

دلی از سنگ بباید به سر راه وداع
تا تحمل کند آن روز که محمل برود
 
امضا : m.sina

Tara Motlagh

کاربر انجمن
کاربر انجمن
تاریخ ثبت‌نام
1/8/23
ارسالی‌ها
305
پسندها
1,023
امتیازها
6,833
مدال‌ها
10
سطح
9
 
  • #25
گفتمش سیر ببینم مگر از دل برود
وآن چنان پای گرفته‌ست که مشکل برود

دلی از سنگ بباید به سر راه وداع
تا تحمل کند آن روز که محمل برود
گاهی دلم برای خودم تنگ می‌شود
وقتی حضور آینه کمرنگ می‌شود

وقتی میانۀ بلوا سکوت دوست
در جان گوش‌های کَرَم زنگ می‌شود
 
امضا : Tara Motlagh
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] FakhTeh

FakhTeh

ارشد بازنشسته +‌ طراح انجمن
مدیر بازنشسته
تاریخ ثبت‌نام
29/1/20
ارسالی‌ها
3,947
پسندها
41,818
امتیازها
71,671
مدال‌ها
36
سطح
40
 
  • #26
گاهی دلم برای خودم تنگ می‌شود
وقتی حضور آینه کمرنگ می‌شود

وقتی میانۀ بلوا سکوت دوست
در جان گوش‌های کَرَم زنگ می‌شود
گوسفندی برد این گرگ معود هر روز
گوسفندان دگر خیره درو می‌نگرند
 
امضا : FakhTeh

Deleted

کاربر فعال
کاربر فعال
تاریخ ثبت‌نام
3/7/21
ارسالی‌ها
1,487
پسندها
26,175
امتیازها
61,573
مدال‌ها
56
سطح
37
 
  • #27
گوسفندی برد این گرگ معود هر روز
گوسفندان دگر خیره درو می‌نگرند
گفتم مگر به گریه دلش مهربان کنم
چون سخت بود در دل سنگش اثر نکرد
 

Deleted

کاربر فعال
کاربر فعال
تاریخ ثبت‌نام
3/7/21
ارسالی‌ها
1,487
پسندها
26,175
امتیازها
61,573
مدال‌ها
56
سطح
37
 
  • #28
گفتم مگر به گریه دلش مهربان کنم
چون سخت بود در دل سنگش اثر نکرد
گیرم که وصال دوست در خواهم یافت
این عمر گذشته را کجا دریابم...
 

Deleted

کاربر فعال
کاربر فعال
تاریخ ثبت‌نام
3/7/21
ارسالی‌ها
1,487
پسندها
26,175
امتیازها
61,573
مدال‌ها
56
سطح
37
 
  • #29
گیرم که وصال دوست در خواهم یافت
این عمر گذشته را کجا دریابم...
گفته بودم شادمانم؟ بشنو و باور مکن!
گاه می‌لغزد زبانم، بشنو و باور مکن!
گفتی آیا در توانت هست از من بگذری؟
گفتم آری می‌توانم... بشنو و باور مکن!
 

m.sina

کاربر خبره
کاربر خبره
تاریخ ثبت‌نام
10/8/20
ارسالی‌ها
3,594
پسندها
7,241
امتیازها
35,773
مدال‌ها
16
سطح
14
 
  • #30
گفته بودم شادمانم؟ بشنو و باور مکن!
گاه می‌لغزد زبانم، بشنو و باور مکن!
گفتی آیا در توانت هست از من بگذری؟
گفتم آری می‌توانم... بشنو و باور مکن!
گر من به شوق دیدنت از خویش می روم
از خویش می روم که تو با خود بیاری ام

بود و نبود من همه از دست رفته است
باری مگر تو دست برآری به یاری ام
 
امضا : m.sina

موضوعات مشابه

پاسخ‌ها
100
بازدیدها
4,786
پاسخ‌ها
171
بازدیدها
5,859
پاسخ‌ها
113
بازدیدها
4,169
پاسخ‌ها
117
بازدیدها
5,056
پاسخ‌ها
100
بازدیدها
3,320
پاسخ‌ها
106
بازدیدها
3,978
پاسخ‌ها
129
بازدیدها
4,960

کاربران در حال مشاهده موضوع (تعداد: 0, کاربر: 0, مهمان: 0)

عقب
بالا