مشاعره مشاعره با حرف ر

[Deleted]

اشعار آغاز شده با حرف ر اینجا قرار می‌گیرند.​

روزها رفتند و من دیگر،
خود نمی‌دانم کدامینم
آن منِ سر سختِ مغرورم؟
یا منِ مغلوبِ دیرینم؟

 

[Deleted]

ریشه‌ام از هوشیاری خورده آب
من کجا، فراموشی کجا؟!

 

[مارینا آروین]

ریشه‌ام از هوشیاری خورده آب
من کجا، فراموشی کجا؟!

رسید مژده که ایام غم نخواهد ماند
چنان نماند چنین نیز هم نخواهد ماند

 

[Deleted]

رسید مژده که ایام غم نخواهد ماند
چنان نماند چنین نیز هم نخواهد ماند

روز دژخیم
سوز بی‌تسلیم
بارش ناگوار
برف وخیم
من که رفتم
تو باش و تکلیفِ
روزگار مرا
تو روشن کن

 

[مارینا آروین]

روز دژخیم
سوز بی‌تسلیم
بارش ناگوار
برف وخیم
من که رفتم
تو باش و تکلیفِ
روزگار مرا
تو روشن کن

روندگان طریقت ره بلا سپرند
رفیق عشق چه غم دارد از نشیب و فراز

 

[Deleted]

روندگان طریقت ره بلا سپرند
رفیق عشق چه غم دارد از نشیب و فراز

روح برخواسته از من ته این کوچه بایست
بیش از این دور شوی از بدنم میمیرم

 

[مارینا آروین]

روح برخواسته از من ته این کوچه بایست
بیش از این دور شوی از بدنم میمیرم

رفت کار دل ز دست، اکنون تو دان
جان امید اندر تو بست، اکنون تو دان

 

[m.sina]

رفت کار دل ز دست، اکنون تو دان
جان امید اندر تو بست، اکنون تو دان

ره آسمان درونست پر عشق را بجنبان
پر عشق چون قوی شد غم نردبان نماند

 

[Tara Motlagh]

رفتنت رفتن جان است و خودت می‌دانی
تا ابد در دل بی‌جان تنم می‌مانی

 

[m.sina]

رفتنت رفتن جان است و خودت می‌دانی
تا ابد در دل بی‌جان تنم می‌مانی

روز من شب شد و آن ماه براهی نگذشت
این چه عمریست که سالی شد و ماهی نگذشت

ذوق آن جلوه مرا کشت، که وی از سر ناز
آمد و گاه گذشت از من و گاهی نگذشت