مشاعره مشاعره با اشعار افشین یداللهی

[Deleted]

در این تاپیک، اشعار آقای افشین یداللهی برای مشاعره قرار می‌گیرد.

یک روز می‌آیی که من دیگر دچارت نیستم
از صبر ویرانم ولی چشم انتظارت نیستم
یک روز می‌آیی که من نه عقل دارم نه جنون
نه شک به چیزی نه یقین، م*ست و خمارت نیستم
شب‌زنده داری می‌کنی تا صبح زاری می‌کنی
تو بی‌قراری می‌کنی، من بی‌قرارت نیستم

 

[m.sina]

در این تاپیک، اشعار آقای افشین یداللهی برای مشاعره قرار می‌گیرد.

یک روز می‌آیی که من دیگر دچارت نیستم
از صبر ویرانم ولی چشم انتظارت نیستم
یک روز می‌آیی که من نه عقل دارم نه جنون
نه شک به چیزی نه یقین، م*ست و خمارت نیستم
شب‌زنده داری می‌کنی تا صبح زاری می‌کنی
تو بی‌قراری می‌کنی، من بی‌قرارت نیستم

مرز در عقل و جنون باریک است
کفر و ایمان چه به هم نزدیک است

عشق هم در دل ما سردرگم
مثل ویرانی و بهت مردم

 

[Tara Motlagh]

مرز در عقل و جنون باریک است
کفر و ایمان چه به هم نزدیک است

عشق هم در دل ما سردرگم
مثل ویرانی و بهت مردم

میانِ آغوش‌های نا‌امن
دنبالِ امنیت می‌گردی
کمی بایست
خود را در آغوش بکش
تا زمین
کمی آهسته‌تر بچرخد
تا سرگیجه‌ات
کمتر شود
شاید دیگر نیازی نباشد
خود را به آغوش کسی بیاویزی

 

[m.sina]

میانِ آغوش‌های نا‌امن
دنبالِ امنیت می‌گردی
کمی بایست
خود را در آغوش بکش
تا زمین
کمی آهسته‌تر بچرخد
تا سرگیجه‌ات
کمتر شود
شاید دیگر نیازی نباشد
خود را به آغوش کسی بیاویزی

یک آن شد این عاشق شدن دنیا همان یک لحظه بود
آن دم که چشمانت مرا از عمق چشمانم ربود

وقتی که من عاشق شدم شیطان به نامم سجده کرد
آدم زمینی تر شد و عالم به آدم سجده کرد

 

[Tara Motlagh]

یک آن شد این عاشق شدن دنیا همان یک لحظه بود
آن دم که چشمانت مرا از عمق چشمانم ربود

وقتی که من عاشق شدم شیطان به نامم سجده کرد
آدم زمینی تر شد و عالم به آدم سجده کرد

دور دلم دیوار نیست، انکار من دشوار نیست
اصلاً منی در کار نیست، امنم حصارت نیستم

 

[m.sina]

دور دلم دیوار نیست، انکار من دشوار نیست
اصلاً منی در کار نیست، امنم حصارت نیستم

مرز در عقل و جنون باریک است
کفر و ایمان چه به هم نزدیک است

عشق هم در دل ما سردرگم
مثل ویرانی و بهت مردم

 

[فلورا.]

مرز در عقل و جنون باریک است
کفر و ایمان چه به هم نزدیک است

عشق هم در دل ما سردرگم
مثل ویرانی و بهت مردم

می‌خوام وقتی دلت تنگه غمت رو شونه‌هام باشه
اگه اشکی تو چشماته، مسیرش گونه‌هام باشه

 

[ꜱᴀʜᴇʟ]

کنار تو چه آرومم، چه آرومی کنار من​

تو چشمای تو آرومه چشای بی‌قرار من​

 

[m.sina]

کنار تو چه آرومم، چه آرومی کنار من


تو چشمای تو آرومه چشای بی‌قرار من​

ننوشیده از جام چشم تو مستم
خمار است میخانه ى من چه کردی

مگر لایق تکیه دادن نبودم
تو با حسرت شانه ى من چه کردی

 

[ꜱᴀʜᴇʟ]

ننوشیده از جام چشم تو مستم
خمار است میخانه ى من چه کردی

مگر لایق تکیه دادن نبودم
تو با حسرت شانه ى من چه کردی

یک روز می‌آیی که من نه عقل دارم نه جنون​

نه شک به چیزی نه یقین ، م**س.ت و خمارت نیستم​

لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.