متن با فونت FarhangBlack
در پاییز، نغمه‌های نوشتن در آسمان معلق‌اند. داستان‌هایی که با هر دم سردی از باد، جان می‌گیرند و دل‌ها را می‌نوازند.

مشاعره مشاعره با حرف ژ

  • نویسنده موضوع Deleted
  • تاریخ شروع
  • پاسخ‌ها 99
  • بازدیدها 2,733
  • کاربران تگ شده هیچ

فلورا.

کاربر حرفه‌ای
سطح
14
 
ارسالی‌ها
1,963
پسندها
4,708
امتیازها
28,973
مدال‌ها
17
  • #51
ژاله بر گل فتاده چون عرقی

که به رحسار یار من باشد
 
امضا : فلورا.
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] m.sina

بَهآرنارنج

کاربر حرفه‌ای
سطح
13
 
ارسالی‌ها
1,988
پسندها
6,396
امتیازها
28,973
مدال‌ها
15
  • #52
ژاله سپر برف ببرد از کتف کوه
چون رستم نیسان به خم آورد کمان را
 
امضا : بَهآرنارنج
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] m.sina

ᎴᏋᏝᏗᏒᏗᎷ

کاربر حرفه‌ای
سطح
31
 
ارسالی‌ها
2,524
پسندها
20,067
امتیازها
48,373
مدال‌ها
34
  • #53
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] m.sina

m.sina

کاربر خبره
سطح
14
 
ارسالی‌ها
3,536
پسندها
7,163
امتیازها
35,773
مدال‌ها
16
  • #54
ژاله وصبح بهم یافته کافور وگلاب
زاین وآن داروی هر درد سر آمیخته اند


ژولیده زلف فتنه خو، مخمور چشم کینه جو
موها پریشان کرده او، خونها چکان از هر طرف

جانها و دلها چون خسی در راهش آب هر کسی
می رفت جان و دل بسی گیسوکشان از هر طرف
 
امضا : m.sina

ملکه جهنمی❄

گوینده انجمن
سطح
25
 
ارسالی‌ها
2,866
پسندها
16,613
امتیازها
44,373
مدال‌ها
20
  • #55
ژرف بحریست پر از آب حیات
موج زن آمده از کل جهات
 
امضا : ملکه جهنمی❄

ᎴᏋᏝᏗᏒᏗᎷ

کاربر حرفه‌ای
سطح
31
 
ارسالی‌ها
2,524
پسندها
20,067
امتیازها
48,373
مدال‌ها
34
  • #56
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] m.sina

m.sina

کاربر خبره
سطح
14
 
ارسالی‌ها
3,536
پسندها
7,163
امتیازها
35,773
مدال‌ها
16
  • #57
ژاله از روی لاله دور مکن
تا نسوزد زشعله بستان را


ژاله‌ای بر عارض لاله نشیند در نظر
گر چه سیراب است اما جان ما را شبنمی است

ای که می ‌‌گوئی که آب روی دریا دیده ‌ام
آبرو داری ولی در دیدهٔ ما شبنمی است
 
امضا : m.sina

ملکه جهنمی❄

گوینده انجمن
سطح
25
 
ارسالی‌ها
2,866
پسندها
16,613
امتیازها
44,373
مدال‌ها
20
  • #58
ژغ ژغ دندان اودل می شکست

جان شیران سیه می شد ز دست
 
امضا : ملکه جهنمی❄
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] m.sina

m.sina

کاربر خبره
سطح
14
 
ارسالی‌ها
3,536
پسندها
7,163
امتیازها
35,773
مدال‌ها
16
  • #59
ژغ ژغ دندان اودل می شکست

جان شیران سیه می شد ز دست

ژنده‌ای پوشید می‌شد پیر راه
ناگهان او رابدید آن پادشاه

گفت من به یا تو هان ای ژنده پوش
پیر گفت ای بی‌خبر تن زن خموش
 
امضا : m.sina

ملکه جهنمی❄

گوینده انجمن
سطح
25
 
ارسالی‌ها
2,866
پسندها
16,613
امتیازها
44,373
مدال‌ها
20
  • #60
ژرف است محیط این جزیره
خاکش سیه است و آب تیره...
 
امضا : ملکه جهنمی❄

موضوعات مشابه

پاسخ‌ها
168
بازدیدها
3,109
پاسخ‌ها
100
بازدیدها
2,038
پاسخ‌ها
107
بازدیدها
2,328
پاسخ‌ها
99
بازدیدها
1,862
پاسخ‌ها
105
بازدیدها
2,211
پاسخ‌ها
128
بازدیدها
2,574
پاسخ‌ها
110
بازدیدها
2,494

کاربران در حال مشاهده موضوع (تعداد: 0, کاربر: 0, مهمان: 0)

عقب
بالا