- تاریخ ثبتنام
- 11/3/23
- ارسالیها
- 1,010
- پسندها
- 5,612
- امتیازها
- 23,673
- مدالها
- 12
سطح
12
- نویسنده موضوع
- #151
ازوالد عینکش را کمی بالا کشید و گفت:
- و پیشروی اعظم، اریک دارکن بلید، چنان فرمود که: حق آن والا را انکار کردند؛ همان که از جان خویش برای ایشان گذشت، اما پاسخ او پشتکردنی بود و ناسپاسی.
پس، خالق ما، در خشم فرو رفت.
و چون هیچیک را یارای تاب آوردن خشم او نبود، خدایان، هراسان و در هراس، همپیمان شدند.
و آن خ**یا*نت، به دست خدایگان نور، ایلوما، صورت گرفت.
تیر او از میان پردههای آسمان گذشت و آن یگانه را از ساحت خدایگان، به دنیای فانیان، به سرزمین یرنیل، افکند.
هبوط او، بر قلهی باشکوه ناموراث رخ داد؛
آنجا که آسمان، زمین را لمس میکند، و او، همچون شرارهای الهی، از میان افلاک به دل خاک افتاد.
و آنگاه، از خون خویش، قطرهای برگرفت؛
و آن را با جوهر نابِ تاریکی و آشوب درآمیخت.
از آن سرشت،...
- و پیشروی اعظم، اریک دارکن بلید، چنان فرمود که: حق آن والا را انکار کردند؛ همان که از جان خویش برای ایشان گذشت، اما پاسخ او پشتکردنی بود و ناسپاسی.
پس، خالق ما، در خشم فرو رفت.
و چون هیچیک را یارای تاب آوردن خشم او نبود، خدایان، هراسان و در هراس، همپیمان شدند.
و آن خ**یا*نت، به دست خدایگان نور، ایلوما، صورت گرفت.
تیر او از میان پردههای آسمان گذشت و آن یگانه را از ساحت خدایگان، به دنیای فانیان، به سرزمین یرنیل، افکند.
هبوط او، بر قلهی باشکوه ناموراث رخ داد؛
آنجا که آسمان، زمین را لمس میکند، و او، همچون شرارهای الهی، از میان افلاک به دل خاک افتاد.
و آنگاه، از خون خویش، قطرهای برگرفت؛
و آن را با جوهر نابِ تاریکی و آشوب درآمیخت.
از آن سرشت،...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
آخرین ویرایش