تا چند اسیر رنگ و بو خواهی شددریاب که از روح جدا خواهی رفت
در پردۀ اسرار فنا خواهی رفت
(خیام)
دلبر برو از بهر این دل منتا چند اسیر رنگ و بو خواهی شد
چند از پی هر زشت و نکو خواهی شد
گر چشمه ی زمزمی و گر آب حیات
آخر به دل خاک فرو خواهی شد
نگاهم کن تو ای جانا که دل در آرزوی تودلبر برو از بهر این دل من
ای یاور همیشگی رهایم کن
نشود فاشِ کسی آنچه بین من و توستدلبر برو از بهر این دل من
ای یاور همیشگی رهایم کن
تمانای نگاهم را نمیبینی، درد اشتیاقم چه؟نشود فاشِ کسی آنچه بین من و توست
تا اشارات نظر نامه رسان من و توست