- تاریخ ثبتنام
- 2/7/22
- ارسالیها
- 717
- پسندها
- 9,866
- امتیازها
- 25,273
- مدالها
- 38
- سن
- 24
سطح
21
- نویسنده موضوع
- مدیر
- #31
خب تکلیف نژاد خانوادهی پریشان هم معلوم شد. 
لاچین نمیذاره بچم کاسبی کنه
لاچین عاشق ارتفاع بود و در حضور اصلان اجازهی این را نداشت که تبدیل شود.
میدانستم چقدر سختست که خودت را به بند بکشی و پرندهی درونت، جانت را زخمی کند.
پرواز لاچین ستودنی بود؛ پرهای قهوهایش زیر نور خورشید، میدرخشید. آنقدر ارتفاع گرفته بود که احتمال دیدنش کم باشد.
با خیال راحت کلید را درون قفل چرخاندم و در راهروی ورودی ساختمان را باز کردم. از عمد به در بستهی واحد همکف نگاه نکردم.
آن دَر هم نارنجی بود؛ رنگ خاصی که کمتر جایی میشد مثلش پیدا کرد؛ رنگی ما بین قهوهای و نارنجی.
هنوز در واحدمان را...

لاچین نمیذاره بچم کاسبی کنه

لاچین عاشق ارتفاع بود و در حضور اصلان اجازهی این را نداشت که تبدیل شود.
میدانستم چقدر سختست که خودت را به بند بکشی و پرندهی درونت، جانت را زخمی کند.
پرواز لاچین ستودنی بود؛ پرهای قهوهایش زیر نور خورشید، میدرخشید. آنقدر ارتفاع گرفته بود که احتمال دیدنش کم باشد.
با خیال راحت کلید را درون قفل چرخاندم و در راهروی ورودی ساختمان را باز کردم. از عمد به در بستهی واحد همکف نگاه نکردم.
آن دَر هم نارنجی بود؛ رنگ خاصی که کمتر جایی میشد مثلش پیدا کرد؛ رنگی ما بین قهوهای و نارنجی.
هنوز در واحدمان را...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.