- تاریخ ثبتنام
- 11/1/25
- ارسالیها
- 28
- پسندها
- 44
- امتیازها
- 40
سطح
0
- نویسنده موضوع
- #21
چشمام بازکردم بلند شدم تیشرت و شلوار جین مردونه ای پوشیدم ساکو برداشتم ازخونه بیرون زدم راننده پشت رُل نشسته بود سوار ماشین شدم لب زدم:
_حرکت کن!
ماشین به سوی فرودگاه راه افتاد وقتی رسیدم پیاده شدم روبهش لب زدم:
_دیگه همه چیو میدونید تکرار نمیکنم وقتی برگشتم همه چی اماده باشه محموله هارو ازمرز رد کنید،
_چشم قربان خیالتون راحت باشه.
وارد فرودگاه شدم بعد از بازرسی سوار هواپیما شدم روی صندلی نشستم چشمام بستم تا موقعی که هواپیما فرود اومد از هواپیما خارج شدم بعد ازتحویل گرفتن ساک از فرودگاه بیرون زدم ماشین جلوی پام ایستاد راننده ساکو عقب ماشین گذاشت ماشین حرکت کرد ادرس هتل بهش گفتم ازماشین پیاده شدم ساکو همراهم اورد کلید اتاق ۳۰۴ رو گرفتم وارد اتاق شدم سمت حمام رفتم دوش پنج دقیقه ای گرفتم...
_حرکت کن!
ماشین به سوی فرودگاه راه افتاد وقتی رسیدم پیاده شدم روبهش لب زدم:
_دیگه همه چیو میدونید تکرار نمیکنم وقتی برگشتم همه چی اماده باشه محموله هارو ازمرز رد کنید،
_چشم قربان خیالتون راحت باشه.
وارد فرودگاه شدم بعد از بازرسی سوار هواپیما شدم روی صندلی نشستم چشمام بستم تا موقعی که هواپیما فرود اومد از هواپیما خارج شدم بعد ازتحویل گرفتن ساک از فرودگاه بیرون زدم ماشین جلوی پام ایستاد راننده ساکو عقب ماشین گذاشت ماشین حرکت کرد ادرس هتل بهش گفتم ازماشین پیاده شدم ساکو همراهم اورد کلید اتاق ۳۰۴ رو گرفتم وارد اتاق شدم سمت حمام رفتم دوش پنج دقیقه ای گرفتم...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
آخرین ویرایش