- ارسالیها
- 349
- پسندها
- 7,252
- امتیازها
- 21,413
- مدالها
- 1
- نویسنده موضوع
- #1
سلام مشاعره فقط بااشعاراستادعليرضاآذر
************
قبلِ هر چیز بگویم که من آنم که شبی
تا لبِ پنجره رفت و به اتاقش برگشت
گرچه استادِ هنر دست به رویش نکشید
بالِ پروانه شد و نرم و مُنقَّش برگشت
من همانم که شبی عشق، به تاراجش برد
همچو حلّاج به خاکسترِ تشویش نشست
در سرش سوره ی تکویر مُجَسَم میشد
قبلِ هر زلزله ای در خودش آرام شکست
************
قبلِ هر چیز بگویم که من آنم که شبی
تا لبِ پنجره رفت و به اتاقش برگشت
گرچه استادِ هنر دست به رویش نکشید
بالِ پروانه شد و نرم و مُنقَّش برگشت
من همانم که شبی عشق، به تاراجش برد
همچو حلّاج به خاکسترِ تشویش نشست
در سرش سوره ی تکویر مُجَسَم میشد
قبلِ هر زلزله ای در خودش آرام شکست