متن با فونت FarhangBlack
در پاییز، نغمه‌های نوشتن در آسمان معلق‌اند. داستان‌هایی که با هر دم سردی از باد، جان می‌گیرند و دل‌ها را می‌نوازند.

مشاعره مشاعره با اشعار عليرضا آذر

  • نویسنده موضوع Arsin
  • تاریخ شروع
  • پاسخ‌ها 227
  • بازدیدها 7,027
  • کاربران تگ شده هیچ

Arsin

کاربر انجمن
سطح
2
 
ارسالی‌ها
349
پسندها
7,252
امتیازها
21,413
مدال‌ها
1
  • نویسنده موضوع
  • #1
سلام مشاعره فقط بااشعاراستادعليرضاآذر
************

قبلِ هر چیز بگویم که من آنم که شبی
تا لبِ پنجره رفت و به اتاقش برگشت
گرچه استادِ هنر دست به رویش نکشید
بالِ پروانه شد و نرم و مُنقَّش برگشت

من همانم که شبی عشق، به تاراجش برد
همچو حلّاج به خاکسترِ تشویش نشست
در سرش سوره ی تکویر مُجَسَم میشد
قبلِ هر زلزله ای در خودش آرام شکست
 
امضا : Arsin

Es_shima

کاربر نیمه فعال
سطح
12
 
ارسالی‌ها
612
پسندها
7,286
امتیازها
25,273
مدال‌ها
12
  • #2
توی چشمت دوباره ماهی ها

توی چشمت عمیق اقیانوس

توی چشمت همیشه دعوا بود

بین هر هشت دست اختاپوس

توی چشمت چقدر آدم ها

داس ها را به باغ من زده اند

سیب بکری برای خوردن نیست

تا ته باغ را دهن زده اند
 
امضا : Es_shima

sad.dracula

مدیر بازنشسته
سطح
2
 
ارسالی‌ها
892
پسندها
1,999
امتیازها
15,473
مدال‌ها
1
  • #3
دوربین را وسط باغ نشاندم که اگر
روی حرفت ننشستی، سنَدی رو بکنم
بنشینم تک و تنها، سرِ خلوت سرِ صبر
توی تنهایی خود نَقل هیاهو بکنم

ما دوتا آینهء روشنِ رو در روییم
بین ما، حادثهء عشق به تکثیر نشست
ما دو آرایشِ جنگیم، ولی پشت به هم
هیچ رزمی، کمر هیبت ما را نشکست
 
امضا : sad.dracula

Es_shima

کاربر نیمه فعال
سطح
12
 
ارسالی‌ها
612
پسندها
7,286
امتیازها
25,273
مدال‌ها
12
  • #4
تا اخم کنی دست به خنجر بزند
پلکی بزنی به سیمِ آخر بزند

تا بغض کنی، درهم و بیچاره شود
تا آه کِشی، بندِ دلش پاره شود

ای شعله به تن، خواهرِ نمرود بگو
دیوانه تر از من چه کسی بود، بگو

آتش بزن این قافیه‌ها سوختنی ست
این شعر ِ پُر از داغ ِ تو آتش زدنی ست
 
امضا : Es_shima

sad.dracula

مدیر بازنشسته
سطح
2
 
ارسالی‌ها
892
پسندها
1,999
امتیازها
15,473
مدال‌ها
1
  • #5
تو سرش غیرِ شعر چیزی نیست
مُرده شورِ کتاب و شعراشو
میگه دنیا همش غم انگیزه
گُه بگیرن تمومِ دنیاشو
گُه بگیرن منو،برو بانو
واسه مردای زندگی زن شو
واسه من لای جرز،اتاق خوابه
گاوِ مردای گاوآهن شو
 
امضا : sad.dracula

Es_shima

کاربر نیمه فعال
سطح
12
 
ارسالی‌ها
612
پسندها
7,286
امتیازها
25,273
مدال‌ها
12
  • #6
وای از این مرد زردِ پاییزی
وای از این فصلِ خشکِ پا خوردن

وای از این قرصهای اعصابی
وقت هر وعده بیست تا خوردن
 
امضا : Es_shima

sad.dracula

مدیر بازنشسته
سطح
2
 
ارسالی‌ها
892
پسندها
1,999
امتیازها
15,473
مدال‌ها
1
  • #7
نرم رویاست جنس حلقومت

حافظ از وصف خسته خواهدشد

وا کن از دکمه دکمه ها بدنت

چشم شیراز بسته خواهدشد
 
امضا : sad.dracula

Es_shima

کاربر نیمه فعال
سطح
12
 
ارسالی‌ها
612
پسندها
7,286
امتیازها
25,273
مدال‌ها
12
  • #8
در سرم درد های مرموزی است

مغزم از شعر مرده پر شده است

خط و خوط نوار مغزی گفت

شاعر این شعر هم تومور شده است
 
امضا : Es_shima

sad.dracula

مدیر بازنشسته
سطح
2
 
ارسالی‌ها
892
پسندها
1,999
امتیازها
15,473
مدال‌ها
1
  • #9
تو در ابعاد من جوانه زدی

عکس من، قاب بودنت بودم

تو به فکر خیانتت بودی

من به فکرسرودنت بودم
 
امضا : sad.dracula

Es_shima

کاربر نیمه فعال
سطح
12
 
ارسالی‌ها
612
پسندها
7,286
امتیازها
25,273
مدال‌ها
12
  • #10
مرگِ مغزی است طعم ابیاتم

مزه ی گنگ و میخوشی دارم

باورم کن که بعدِ مُردن هم

حسِ خوبی به خود کشی دارم !
 
امضا : Es_shima

کاربران در حال مشاهده موضوع (تعداد: 1, کاربر: 0, مهمان: 1)

عقب
بالا