مشاعره مشاعره‌ی واژه نما

[PANIZ KARIMI]

عشق

عشق بغضی بود که ناگهان شکست
سخت بود اما چقدر اسان شکست

بغض

لحظه‌ی بغض نشد حفظ کنم چشمم را
در دل ابر، نگهداری باران سخت است

 

[mobina84]

بغض

لحظه‌ی بغض نشد حفظ کنم چشمم را
در دل ابر، نگهداری باران سخت است

باران

دست ت و یک غروب ابان کافی ست
حالا که دلم گرفته، باران کافی ست

 

[PANIZ KARIMI]

باران

دست ت و یک غروب ابان کافی ست
حالا که دلم گرفته، باران کافی ست

باران

هر سه بی‌هم‌نفس و خسته‌دل و تنهاییم
من و این کوچه و باران چه به هم می‌آییم

 

[mobina84]

باران

هر سه بی‌هم‌نفس و خسته‌دل و تنهاییم
من و این کوچه و باران چه به هم می‌آییم

تنها

من چه تنها و غریبم بی ت در دریای هستی
ساحلم شو غرق گشتم بی ت در شبهای مستی

 

[PANIZ KARIMI]

تنها

من چه تنها و غریبم بی ت در دریای هستی
ساحلم شو غرق گشتم بی ت در شبهای مستی

ساحل

تنگ غروب و هول بیابان و راه دور
نه پرتو ستاره و نه ناله‌ی جرس
خونابه گشت دیده‌ی کارون و زنده رود
ای پیک آشنا برس از ساحل ارس

 

[mobina84]

ساحل

تنگ غروب و هول بیابان و راه دور
نه پرتو ستاره و نه ناله‌ی جرس
خونابه گشت دیده‌ی کارون و زنده رود
ای پیک آشنا برس از ساحل ارس

غروب

نم باران، لب دریا، غم ت، تنگ غروب
دل من تنگ ت شد، کاش که پیدا بشوی

 

[Samira-M]

غروب

نم باران، لب دریا، غم ت، تنگ غروب
دل من تنگ ت شد، کاش که پیدا بشوی

کنون که رو به غروب آفتاب مهر و وفاست
هر آنکه شمع دلی برفروخت ماه من است

 

[mobina84]

کنون که رو به غروب آفتاب مهر و وفاست
هر آنکه شمع دلی برفروخت ماه من است

دل

سخت دل دادی به ما و ساده دل برداشتی
دل بریدین هات حکمت داشت؛ دلبر داشتی

 

[ملیکـا]

دل

سخت دل دادی به ما و ساده دل برداشتی
دل بریدین هات حکمت داشت؛ دلبر داشتی

دلبر
دوچشمانش چو آهوی غزالیست
ببین دلبر عجب صاحب جمالیست

 

[mobina84]

دلبر
دوچشمانش چو آهوی غزالیست
ببین دلبر عجب صاحب جمالیست

چشم

چشم ت ز بهر دلربایی
در گردن سحر ذوفنون باد