- ارسالیها
- 467
- پسندها
- 5,484
- امتیازها
- 21,583
- مدالها
- 11
- نویسنده موضوع
- #41
***زهرا
بعد نماز صبح نخوابیدم. باید وسایلم رو برای این گردش سه روزه آماده می کردم. دوتا مانتو و چندتا بلوز آستین بلند از تو کمد برداشتم و تو ساکم گذاشتم. دامن بلند چین دارم رو هم به خاطر حساسیتهای بابا برداشتم. با این که بابا تو یه خونواده مسیحی دنیا اومده اما بعد از مسلمون شدنش به تمام معنا احکام اسلام رو رعایت میکنه و همیشه میگه این که آدم اسمش مسلمون باشه و کاراش مطابق احکام دینش نباشه اصلأ مسلمونی نیست! برای همین دورهمیهایی که دین مجاز نمیدونه تو خونه ما منتفی هست. امیر علی هم مثل بابا فکر میکنه برای همین اهل دوست دختر و روابط از این قبیل نیست. آروین اما از این پسر شیطونهاست که به شمار موهای سرش دوست دختر داشته و داره، البته کوک رو نمیندازه و جلو بابا کلی خودش رو مثبت نشون...
بعد نماز صبح نخوابیدم. باید وسایلم رو برای این گردش سه روزه آماده می کردم. دوتا مانتو و چندتا بلوز آستین بلند از تو کمد برداشتم و تو ساکم گذاشتم. دامن بلند چین دارم رو هم به خاطر حساسیتهای بابا برداشتم. با این که بابا تو یه خونواده مسیحی دنیا اومده اما بعد از مسلمون شدنش به تمام معنا احکام اسلام رو رعایت میکنه و همیشه میگه این که آدم اسمش مسلمون باشه و کاراش مطابق احکام دینش نباشه اصلأ مسلمونی نیست! برای همین دورهمیهایی که دین مجاز نمیدونه تو خونه ما منتفی هست. امیر علی هم مثل بابا فکر میکنه برای همین اهل دوست دختر و روابط از این قبیل نیست. آروین اما از این پسر شیطونهاست که به شمار موهای سرش دوست دختر داشته و داره، البته کوک رو نمیندازه و جلو بابا کلی خودش رو مثبت نشون...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
آخرین ویرایش توسط مدیر