مشاعره مشاعره مشروط (واژگان)

m.sina

کاربر خبره
سطح
14
 
تاریخ ثبت‌نام
10/8/20
ارسالی‌ها
3,594
پسندها
7,270
امتیازها
35,773
مدال‌ها
16
  • #1,071
لب دریا، نسیم و آب و آهنگ
شکسته ناله‌های موج بر سنگ.
مگر دریا دلی داند که ما را
چه توفان ها‌ست در این سینه تنگ
تب و تابی ست در موسیقی آب
کجا پنهان شده‌ست این روح بی‌تاب

نور
امروز ای شمع آن کنم
بر نور تو جولان کنم
بر عشق جان افشان کنم
چیزی بده درویش را

طلوع لطفا
 
امضا : m.sina

ELMIRA.MORADI

کاربر فعال بخش
سطح
5
 
تاریخ ثبت‌نام
18/8/23
ارسالی‌ها
132
پسندها
450
امتیازها
2,803
مدال‌ها
5
سن
25
  • #1,072
امروز ای شمع آن کنم
بر نور تو جولان کنم
بر عشق جان افشان کنم
چیزی بده درویش را

طلوع لطفا
طلوع پاداش کسی‌ست که
تاریک ترین لحظه‌های شب را
به انتظار نشسته است

واژه«نسیم» لطفا
 

Tara Motlagh

کاربر انجمن
سطح
9
 
تاریخ ثبت‌نام
1/8/23
ارسالی‌ها
305
پسندها
1,023
امتیازها
6,833
مدال‌ها
10
  • #1,073
طلوع پاداش کسی‌ست که
تاریک ترین لحظه‌های شب را
به انتظار نشسته است

واژه«نسیم» لطفا
گر نسیم سحر از خلق تو بویی آرد
جان فشانیم به سوغات نسیم تو نه سیم

فاصله
 
امضا : Tara Motlagh

ELMIRA.MORADI

کاربر فعال بخش
سطح
5
 
تاریخ ثبت‌نام
18/8/23
ارسالی‌ها
132
پسندها
450
امتیازها
2,803
مدال‌ها
5
سن
25
  • #1,074
گر نسیم سحر از خلق تو بویی آرد
جان فشانیم به سوغات نسیم تو نه سیم

فاصله
به شیشه باران خورده بنگر

تو از پنجره بیرون را میبینی

و من قطره های روی شیشه، میبینی…

بین نگاه من و تو هم فاصله ی زیادی هست

واژه«سرخ» لطفا
 

m.sina

کاربر خبره
سطح
14
 
تاریخ ثبت‌نام
10/8/20
ارسالی‌ها
3,594
پسندها
7,270
امتیازها
35,773
مدال‌ها
16
  • #1,075
به شیشه باران خورده بنگر

تو از پنجره بیرون را میبینی

و من قطره های روی شیشه، میبینی…

بین نگاه من و تو هم فاصله ی زیادی هست

واژه«سرخ» لطفا
گر گل را خبر بودی همیشه سرخ و‌ تر بودی
ازیرا آفتی ناید حیات هوشیاری را

تبسم لطفا
 
امضا : m.sina

ELMIRA.MORADI

کاربر فعال بخش
سطح
5
 
تاریخ ثبت‌نام
18/8/23
ارسالی‌ها
132
پسندها
450
امتیازها
2,803
مدال‌ها
5
سن
25
  • #1,076
گر گل را خبر بودی همیشه سرخ و‌ تر بودی
ازیرا آفتی ناید حیات هوشیاری را

تبسم لطفا
کی تبسم دور از آن شیرین تکلم می کنم

زهر خند است این که پنداری تبسم می کنم

واژه«خاموش» لطفا
 

FakhTeh

مدیر بازنشسته
سطح
40
 
تاریخ ثبت‌نام
29/1/20
ارسالی‌ها
3,947
پسندها
41,832
امتیازها
71,671
مدال‌ها
36
  • #1,077
کی تبسم دور از آن شیرین تکلم می کنم

زهر خند است این که پنداری تبسم می کنم

واژه«خاموش» لطفا
هردم که مرا گرفته خاموش
پیچیده به عافیت چو فرغند

فرح
 
امضا : FakhTeh

ELMIRA.MORADI

کاربر فعال بخش
سطح
5
 
تاریخ ثبت‌نام
18/8/23
ارسالی‌ها
132
پسندها
450
امتیازها
2,803
مدال‌ها
5
سن
25
  • #1,078
هردم که مرا گرفته خاموش
پیچیده به عافیت چو فرغند

فرح
اگر چه باده فرح بخش و باد گُل‌بیز است

به بانگِ چنگ مخور می که محتسب تیز است

واژه«جنگ» لطفا
 

Tara Motlagh

کاربر انجمن
سطح
9
 
تاریخ ثبت‌نام
1/8/23
ارسالی‌ها
305
پسندها
1,023
امتیازها
6,833
مدال‌ها
10
  • #1,079
اگر چه باده فرح بخش و باد گُل‌بیز است

به بانگِ چنگ مخور می که محتسب تیز است

واژه«جنگ» لطفا
چراغی به دستم چراغی در برابرم.
من به جنگ سياهی می‌روم.
گهواره‌ها خستگی
از کشاکش رفت‌وآمدها
بازايستاده‌اند،
و خورشيدی از اعماق
کهکشان‌های خاکسترشده را روشن می‌کند.

شب
 
امضا : Tara Motlagh
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] m.sina

m.sina

کاربر خبره
سطح
14
 
تاریخ ثبت‌نام
10/8/20
ارسالی‌ها
3,594
پسندها
7,270
امتیازها
35,773
مدال‌ها
16
  • #1,080
چراغی به دستم چراغی در برابرم.
من به جنگ سياهی می‌روم.
گهواره‌ها خستگی
از کشاکش رفت‌وآمدها
بازايستاده‌اند،
و خورشيدی از اعماق
کهکشان‌های خاکسترشده را روشن می‌کند.

شب
شب که از رهگذر عشق تو بی تاب شدم
دل سپردم به خیال تو و مهتاب شدم
تا سحر گاه به نیلوفر یاد تو رسم
همه جا پرسه زنان تا لب مرداب شدم
 
امضا : m.sina

موضوعات مشابه

پاسخ‌ها
132
بازدیدها
15,486
پاسخ‌ها
113
بازدیدها
5,448

کاربران در حال مشاهده موضوع (تعداد: 0, کاربر: 0, مهمان: 0)

عقب
بالا