مشاعره مشاعره با حرف ج

[m.sina]

جان کندن عبث را بر خود کنیم شیرین
یکچند کوه می کند بیهوده کوهکن هم

جز غیر کسی همره آن عربده جو نیست
بد میرود این راه و روش هیچ نکو نیست

دوری نگزیند ز رقیبان سر مویی
با ما کشش خاطر او یک سر مو نیست

 

[ملکه جهنمی❄]

جان کندن عبث را بر خود کنیم شیرین
یکچند کوه می کند بیهوده کوهکن هم

 

[m.sina]

جان کندن عبث را بر خود کنیم شیرین
یکچند کوه می کند بیهوده کوهکن هم

جز پریشان خاطری در عالم ایجاد چیست
غیر مشتی خاروخس در خانه صیاد چیست

بحر عشق است این که موجش می شکافد کوه را
ای حباب سست بنیاد این سر پر باد چیست

 

[♡°DINA°]

جز پریشان خاطری در عالم ایجاد چیست
غیر مشتی خاروخس در خانه صیاد چیست

بحر عشق است این که موجش می شکافد کوه را
ای حباب سست بنیاد این سر پر باد چیست

جوینده نسیم است دل دربدرم را
سرگشته ز گم گشته بجوید خبرم را

 

[m.sina]

جوینده نسیم است دل دربدرم را
سرگشته ز گم گشته بجوید خبرم را

جان پیش تو هر ساعت می‌ریزد و می‌روید
از بهر یکی جان کس چون با تو سخن گوید

هر جا که نهی پایی از خاک بروید سر
وز بهر یکی سر کس دست از تو کجا شوید

 

[.Mobina.]

جاری‌ست این اشک از دیدگانم
بی‌تو این دنیا جای دیگری‌ست

 

[فلورا.]

جوانی شمع ره کردم که جویم زندگانی را
نجستم زندگانی را و گم کردم جـوانی را

 

[ᎴᏋᏝᏗᏒᏗᎷ]

جان بی جمال جانان میل جهان ندارد
هرکس که این ندارد حقا که آن ندارد

 

[m.sina]

جان بی جمال جانان میل جهان ندارد
هرکس که این ندارد حقا که آن ندارد

جرعه به جرعه میدهم شعر به نوش دلبرم
دل که نکرد اثر به او شعر کند مگر اثر

 

[ᎴᏋᏝᏗᏒᏗᎷ]

جان ندارد هرکه جانانیش نیست
تنگ عیشست آن که بستانیش نیست