مشاعره مشاعره با اشعار عاشقانه ما

  • نویسنده موضوع •серо•
  • تاریخ شروع
  • پاسخ‌ها 73
  • بازدیدها 3,093
  • کاربران تگ شده هیچ

m.sina

کاربر خبره
کاربر خبره
تاریخ ثبت‌نام
10/8/20
ارسالی‌ها
3,594
پسندها
7,241
امتیازها
35,773
مدال‌ها
16
سطح
14
 
  • #51
مینویسم که در این سال پر از قحطی عشق
گرچه کمیاب ولی عشق فراوان منی
 
امضا : m.sina

ᎴᏋᏝᏗᏒᏗᎷ

کاربر حرفه‌ای
کاربر حرفه‌ای
تاریخ ثبت‌نام
1/9/23
ارسالی‌ها
2,657
پسندها
21,672
امتیازها
48,373
مدال‌ها
35
سطح
31
 
  • #52
مینویسم که در این سال پر از قحطی عشق
گرچه کمیاب ولی عشق فراوان منی


من باز بانور نگاهت در ره عشق خطر خواهم کرد
این دم آخر، و این بازدم پایانی گر براهی که تو باشی
باز مهتاب شبی باز از آن کوچه گذر خواهم کرد...
 

.Mobina.

مدیر بازنشسته‌ی ادبیات
مدیر بازنشسته
تاریخ ثبت‌نام
12/1/24
ارسالی‌ها
4,028
پسندها
10,234
امتیازها
44,673
مدال‌ها
21
سطح
21
 
  • #53
یک به یک دل سپردم به روی تو
چهره‌ات دیگر برایم هیچ ندارد
 
امضا : .Mobina.

m.sina

کاربر خبره
کاربر خبره
تاریخ ثبت‌نام
10/8/20
ارسالی‌ها
3,594
پسندها
7,241
امتیازها
35,773
مدال‌ها
16
سطح
14
 
  • #54
رفتی که مگر ز پا بیفتم بی تو
اما دل من خوش است با غم بی تو
تنهاییم اموخت که در خلوت خویش
هم بی همگان بسر شود هم بی تو ...
 
امضا : m.sina

ᎴᏋᏝᏗᏒᏗᎷ

کاربر حرفه‌ای
کاربر حرفه‌ای
تاریخ ثبت‌نام
1/9/23
ارسالی‌ها
2,657
پسندها
21,672
امتیازها
48,373
مدال‌ها
35
سطح
31
 
  • #55
شباهنگام.در آندم که بر جا دره ها چون مرده ماران خفتگانند
در آن نوبت که بندد دست نیلوفر به پای سرو کوهی دام
گرم یاد آوری یا نه
من از یادت نمی کاهم
ترا من چشم در راهم
 

m.sina

کاربر خبره
کاربر خبره
تاریخ ثبت‌نام
10/8/20
ارسالی‌ها
3,594
پسندها
7,241
امتیازها
35,773
مدال‌ها
16
سطح
14
 
  • #56
من از شرع چیزی نمیدانم
خودم را میدانم دلم را و تو را
حتی اگر ممنوعه ترین
موجود روی زمین باشی
 
امضا : m.sina

ᎴᏋᏝᏗᏒᏗᎷ

کاربر حرفه‌ای
کاربر حرفه‌ای
تاریخ ثبت‌نام
1/9/23
ارسالی‌ها
2,657
پسندها
21,672
امتیازها
48,373
مدال‌ها
35
سطح
31
 
  • #57
شفیعی کدکنی

☆*☆*☆
بخوان به نام گل سرخ در صحاری شب
که باغ ها همه بیدار و بارور گردند
بخوان ‚ دوباره بخوان ‚ تا کبوتران سپید
به آشیانه
خونین دوباره برگردند
بخوان به نام گل سرخ در رواق سکوت
که موج و اوج طنینش ز دشت ها گذرد
پیام روشن باران
ز بام نیلی شب
که رهگذار نسیمش به هر کرانه برد
ز خشک سال چه ترسی
که سد بسی بستند
نه در برابر آب
که در برابر نور
و در برابر
آواز
و در برابر شور
در این زمانه ی عسرت
به شاعران زمان برگ رخصتی دادند
که از معاشقه ی سرو و قمری و لاله
سرودها بسرایند ژرف تر از خواب
زلال تر از آب
بخوان به نام گل سرخ در صحاری شب
که باغ ها همه بیدار و بارور گردند
بخوان ‚ دوباره بخوان ‚ تا کبوتران سپید
به آشیانه
خونین دوباره برگردند
بخوان به نام گل سرخ در رواق سکوت...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
آخرین ویرایش

m.sina

کاربر خبره
کاربر خبره
تاریخ ثبت‌نام
10/8/20
ارسالی‌ها
3,594
پسندها
7,241
امتیازها
35,773
مدال‌ها
16
سطح
14
 
  • #58
شفیعی کدکنی

☆*☆*☆
بخوان به نام گل سرخ در صحاری شب
که باغ ها همه بیدار و بارور گردند
بخوان ‚ دوباره بخوان ‚ تا کبوتران سپید
به آشیانه
خونین دوباره برگردند
بخوان به نام گل سرخ در رواق سکوت
که موج و اوج طنینش ز دشت ها گذرد
پیام روشن باران
ز بام نیلی شب
که رهگذار نسیمش به هر کرانه برد
ز خشک سال چه ترسی
که سد بسی بستند
نه در برابر آب
که در برابر نور
و در برابر
آواز
و در برابر شور
در این زمانه ی عسرت
به شاعران زمان برگ رخصتی دادند
که از معاشقه ی سرو و قمری و لاله
سرودها بسرایند ژرف تر از خواب
زلال تر از آب
بخوان به نام گل سرخ در صحاری شب
که باغ ها همه بیدار و بارور گردند
بخوان ‚ دوباره بخوان ‚ تا کبوتران سپید
به آشیانه...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : m.sina

ᎴᏋᏝᏗᏒᏗᎷ

کاربر حرفه‌ای
کاربر حرفه‌ای
تاریخ ثبت‌نام
1/9/23
ارسالی‌ها
2,657
پسندها
21,672
امتیازها
48,373
مدال‌ها
35
سطح
31
 
  • #59
عشق یعنی با خیال یار مجنون تر شدن
هر که عاشق می شود دیوانه است بیمار نیست

زندگی با آفتاب عشق زیبا می شود
عشق یکبار است و دیگر مهلت تکرار نیست
گیسوانت زیر باران، عطر گندم‌زار… فکرش را بکن!
با تو آدم م**س.ت باشد، تا سحر بیدار… فکرش را بکن!

غلامرضا سلیمانی
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] m.sina

m.sina

کاربر خبره
کاربر خبره
تاریخ ثبت‌نام
10/8/20
ارسالی‌ها
3,594
پسندها
7,241
امتیازها
35,773
مدال‌ها
16
سطح
14
 
  • #60
گیسوانت زیر باران، عطر گندم‌زار… فکرش را بکن!
با تو آدم م**س.ت باشد، تا سحر بیدار… فکرش را بکن!

غلامرضا سلیمانی

عاقل آنست که دیوانهٔ عشق است چو ما
سخن عاقل دیوانه به دیوانه برید
دل مردان خدا هر که برد خوش باشد
گو بیائید و برید آن دل و مردانه برید
 
امضا : m.sina

کاربران در حال مشاهده موضوع (تعداد: 0, کاربر: 0, مهمان: 0)

عقب
بالا