متن با فونت FarhangBlack
در پاییز، نغمه‌های نوشتن در آسمان معلق‌اند. داستان‌هایی که با هر دم سردی از باد، جان می‌گیرند و دل‌ها را می‌نوازند.

اشعار رهاشده کاربران مجموعه دوبیتی سرمست | علی انصاری جابری کاربر انجمن یک رمان

وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.

Aliansari

کاربر انجمن
سطح
0
 
ارسالی‌ها
288
پسندها
1,546
امتیازها
11,933
  • نویسنده موضوع
  • محروم
  • #71
چه دریاها که در چشم ترم ریخت

هوای کوچ در بال و پرم ریخت


دهانم بست و در دستم قلم داد

شرابی از دوبیتی در سرم ریخت


Aliansari Aliansari
 
امضا : Aliansari

Aliansari

کاربر انجمن
سطح
0
 
ارسالی‌ها
288
پسندها
1,546
امتیازها
11,933
  • نویسنده موضوع
  • محروم
  • #72
همه گفتند، از چین فراقت

به ماچین!،از ش*ر..اب تلخ و داغت


تو پاورچین بیا!، تا دل بچیند ...

انار سرخ ، از پرچین باغت

"
Aliansari Aliansari
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : Aliansari
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] mehrabi83

Aliansari

کاربر انجمن
سطح
0
 
ارسالی‌ها
288
پسندها
1,546
امتیازها
11,933
  • نویسنده موضوع
  • محروم
  • #73
میان طاقدیس جفت ابرو

تکان هشت ریشتر ,می دهد رو


دوتا چشمت، بلای آسمانی ست

یقین سونامی قرن است گیسو


"
Aliansari Aliansari
 
امضا : Aliansari
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] mehrabi83

Aliansari

کاربر انجمن
سطح
0
 
ارسالی‌ها
288
پسندها
1,546
امتیازها
11,933
  • نویسنده موضوع
  • محروم
  • #74
شدم آویشن و بابونه ی ترد

بلوط استخوان من ترک برد


اگر که راه و رفتارت ببیند

چنان من پازن کوهی شود خرد


''

شدم آیینه ، ابرو در هم آورد

شکستم، زخم جای مرهم آورد


قسم خوردم که فرهادش بمانم

به مرگم!، جان شیرینم کم آورد

"
Aliansari Aliansari
 
امضا : Aliansari
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] mehrabi83

Aliansari

کاربر انجمن
سطح
0
 
ارسالی‌ها
288
پسندها
1,546
امتیازها
11,933
  • نویسنده موضوع
  • محروم
  • #75
دو بازیکن ، دو چشم کهکشانی

دو ابرو ، قرعه ی بی خان ومانی


لب من !، با لبانت همگروه است

چه هتریکی ست ،در جام جهانی

"

بهار از تو !، تب آلاله با من !

دل خون از تو! جام لاله بامن !


غزل بانو! ، خماری دیدن از تو!

ش*ر..اب ناب صد ها ساله ،بامن !

"
Aliansari Aliansari
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : Aliansari
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] mehrabi83

Aliansari

کاربر انجمن
سطح
0
 
ارسالی‌ها
288
پسندها
1,546
امتیازها
11,933
  • نویسنده موضوع
  • محروم
  • #76
عجب بذر محالی در دلم کاشت

درو کرد و مرا از ریشه برداشت


کشاورزی ! عشایر زاده بودم !...

خدا هم عشق از من بهتری داشت!


"
Aliansari Aliansari
 
امضا : Aliansari
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] mehrabi83

Aliansari

کاربر انجمن
سطح
0
 
ارسالی‌ها
288
پسندها
1,546
امتیازها
11,933
  • نویسنده موضوع
  • محروم
  • #77
کهر نوزین، سوار و تاخت می رفت

کمانش را، به من انداخت می رفت


نصیبم گرد و خاک و گم شدن بود

دلی که!،...زندگی را باخت می رفت


"
Aliansari Aliansari
 
امضا : Aliansari
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] mehrabi83

Aliansari

کاربر انجمن
سطح
0
 
ارسالی‌ها
288
پسندها
1,546
امتیازها
11,933
  • نویسنده موضوع
  • محروم
  • #78
لبش، از پسته های بسته میگفت

ولی ازخون دل پیوسته میگفت...


و عاقد داد زد ، آیا وکیلم !! ... ؟

به زیر لب (بله) آهسته میگفت

"
Aliansari Aliansari
 
امضا : Aliansari
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] mehrabi83

Aliansari

کاربر انجمن
سطح
0
 
ارسالی‌ها
288
پسندها
1,546
امتیازها
11,933
  • نویسنده موضوع
  • محروم
  • #79
بهار و لاله و ... تیر جگر دوز!، ...

زمستان و خزان و داغ جانسوز...


ولنتاین تو!، عمری عاشقم کرد ،...

چه فرقی داره !؟، تکرار شب و روز

"
Aliansari Aliansari
 
امضا : Aliansari
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] mehrabi83
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.

موضوعات مشابه

پاسخ‌ها
7
بازدیدها
325
عقب
بالا