Aliansari کاربر انجمن سطح 0 ارسالیها 288 پسندها 1,546 امتیازها 11,933 4/5/20 نویسنده موضوع محروم #51 تو مثل عطر کال نوبهاری ! به تابستان صفای سایه ساری! اجاق گرم سرمای زمستان... خبر ، از رنج پاییزم نداری...! " Aliansari امضا : Aliansari
تو مثل عطر کال نوبهاری ! به تابستان صفای سایه ساری! اجاق گرم سرمای زمستان... خبر ، از رنج پاییزم نداری...! " Aliansari
Aliansari کاربر انجمن سطح 0 ارسالیها 288 پسندها 1,546 امتیازها 11,933 4/5/20 نویسنده موضوع محروم #52 شهاب آسمان، ... از آه من سوخت زمین، از خط چشم ماه من سوخت سراغش را گرفتم ، ... خط نمی داد دلم،... با گوشی همراه من سوخت " Aliansari امضا : Aliansari
شهاب آسمان، ... از آه من سوخت زمین، از خط چشم ماه من سوخت سراغش را گرفتم ، ... خط نمی داد دلم،... با گوشی همراه من سوخت " Aliansari
Aliansari کاربر انجمن سطح 0 ارسالیها 288 پسندها 1,546 امتیازها 11,933 4/5/20 نویسنده موضوع محروم #53 گرفتم برنو و بستم قطاری شدم پی ور به هر کوه و گداری از اوگون رفته و هنجم بریده... غزال ...تیز پای ... بختیاری " Aliansari امضا : Aliansari
گرفتم برنو و بستم قطاری شدم پی ور به هر کوه و گداری از اوگون رفته و هنجم بریده... غزال ...تیز پای ... بختیاری " Aliansari
Aliansari کاربر انجمن سطح 0 ارسالیها 288 پسندها 1,546 امتیازها 11,933 4/5/20 نویسنده موضوع محروم #54 تویی ! فرمانروا و .... بی پناهم به گردون می رسانی ،اشک و آهم مرا در خاک و درخون می کشانی!. به تاوان کدامین اشتباهم! ؟؟؟؟؟ " Aliansari امضا : Aliansari
تویی ! فرمانروا و .... بی پناهم به گردون می رسانی ،اشک و آهم مرا در خاک و درخون می کشانی!. به تاوان کدامین اشتباهم! ؟؟؟؟؟ " Aliansari
Aliansari کاربر انجمن سطح 0 ارسالیها 288 پسندها 1,546 امتیازها 11,933 4/5/20 نویسنده موضوع محروم #55 دویدم، تا خط پایان رسیدم به بال باور توفان رسیدم دوبیتی گفتم از بی برگ و باری به بابا طاهر عریان رسیدم " Aliansari امضا : Aliansari
دویدم، تا خط پایان رسیدم به بال باور توفان رسیدم دوبیتی گفتم از بی برگ و باری به بابا طاهر عریان رسیدم " Aliansari
Aliansari کاربر انجمن سطح 0 ارسالیها 288 پسندها 1,546 امتیازها 11,933 4/5/20 نویسنده موضوع محروم #56 نگار ترمه پوشم، ... رد نمی شد تمام عقل و هوشم، رد نمی شد چه می شد!؟ تندر برق نگاهش... شبی از بیخ گوشم، رد نمی شد " Aliansari امضا : Aliansari
نگار ترمه پوشم، ... رد نمی شد تمام عقل و هوشم، رد نمی شد چه می شد!؟ تندر برق نگاهش... شبی از بیخ گوشم، رد نمی شد " Aliansari
Aliansari کاربر انجمن سطح 0 ارسالیها 288 پسندها 1,546 امتیازها 11,933 4/5/20 نویسنده موضوع محروم #57 بهارم رفت ودل از من بریده غمش با کوچ پاییزی رسیده سیه چادر زده در خاطر من.. یقینا، از من عاشق تر ندیده " Aliansari امضا : Aliansari
بهارم رفت ودل از من بریده غمش با کوچ پاییزی رسیده سیه چادر زده در خاطر من.. یقینا، از من عاشق تر ندیده " Aliansari
Aliansari کاربر انجمن سطح 0 ارسالیها 288 پسندها 1,546 امتیازها 11,933 4/5/20 نویسنده موضوع محروم #58 اگر ، پروانه بودم می پریدم به گلزار نگاهش ، می رسیدم به پاس لحظه ی شیرین دیدار پر خود را به آتش می کشیدم " Aliansari امضا : Aliansari
اگر ، پروانه بودم می پریدم به گلزار نگاهش ، می رسیدم به پاس لحظه ی شیرین دیدار پر خود را به آتش می کشیدم " Aliansari
Aliansari کاربر انجمن سطح 0 ارسالیها 288 پسندها 1,546 امتیازها 11,933 4/5/20 نویسنده موضوع محروم #59 نمیدانی!، چه کارت می کند عشق سعادتمند و خوارت می کند عشق به صبحی لاله ی شاد بهار و ... پسینی ، داغدارت می کند عشق " Aliansari امضا : Aliansari
نمیدانی!، چه کارت می کند عشق سعادتمند و خوارت می کند عشق به صبحی لاله ی شاد بهار و ... پسینی ، داغدارت می کند عشق " Aliansari
Aliansari کاربر انجمن سطح 0 ارسالیها 288 پسندها 1,546 امتیازها 11,933 4/5/20 نویسنده موضوع محروم #60 خوش آنروزی که با من همسفر بود کمینگاه دل و مرز خطر بود تپیدن های نبض دلبرم از ... رگ گردن به من نزدیکتر بود " Aliansari امضا : Aliansari
خوش آنروزی که با من همسفر بود کمینگاه دل و مرز خطر بود تپیدن های نبض دلبرم از ... رگ گردن به من نزدیکتر بود " Aliansari