Xypшид مدیر بازنشسته سطح 15 ارسالیها 1,890 پسندها 4,410 امتیازها 22,673 مدالها 23 25/10/22 #181 ILLUSION گفت نسبت عشق به من نسبت جان است به تن تو بگو من به تو مشتاقترم یا تو به من کلیک کنید تا باز شود... چشمت به چشم ما و دلت پیش دیگریست جای گلایه نیست که این رسم دلبریست امضا : Xypшид
ILLUSION گفت نسبت عشق به من نسبت جان است به تن تو بگو من به تو مشتاقترم یا تو به من کلیک کنید تا باز شود... چشمت به چشم ما و دلت پیش دیگریست جای گلایه نیست که این رسم دلبریست
فلورا. کاربر حرفهای سطح 14 ارسالیها 1,966 پسندها 4,715 امتیازها 28,973 مدالها 17 28/10/22 #182 Death گفت چشمت به چشم ما و دلت پیش دیگریست جای گلایه نیست که این رسم دلبریست کلیک کنید تا باز شود... تلخی عمر به شیرینی عشق آکنده است چه سرانجام خوشی گردش دنیا دارد:/ امضا : فلورا.
Death گفت چشمت به چشم ما و دلت پیش دیگریست جای گلایه نیست که این رسم دلبریست کلیک کنید تا باز شود... تلخی عمر به شیرینی عشق آکنده است چه سرانجام خوشی گردش دنیا دارد:/
Xypшид مدیر بازنشسته سطح 15 ارسالیها 1,890 پسندها 4,410 امتیازها 22,673 مدالها 23 28/10/22 #183 فلورا. گفت تلخی عمر به شیرینی عشق آکنده است چه سرانجام خوشی گردش دنیا دارد:/ کلیک کنید تا باز شود... دیدن روی تو در خویش ز من خواب گرفت آه از آیینه که تصویر تو را قاب گرفت امضا : Xypшид
فلورا. گفت تلخی عمر به شیرینی عشق آکنده است چه سرانجام خوشی گردش دنیا دارد:/ کلیک کنید تا باز شود... دیدن روی تو در خویش ز من خواب گرفت آه از آیینه که تصویر تو را قاب گرفت
فلورا. کاربر حرفهای سطح 14 ارسالیها 1,966 پسندها 4,715 امتیازها 28,973 مدالها 17 28/10/22 #184 Death گفت دیدن روی تو در خویش ز من خواب گرفت آه از آیینه که تصویر تو را قاب گرفت کلیک کنید تا باز شود... تخته سنگی زیر پای آبشاری بشکند کاروان غنچه های سرخ روزی می رسد قیمت لبهای سرخت روزگاری بشکند:/ امضا : فلورا.
Death گفت دیدن روی تو در خویش ز من خواب گرفت آه از آیینه که تصویر تو را قاب گرفت کلیک کنید تا باز شود... تخته سنگی زیر پای آبشاری بشکند کاروان غنچه های سرخ روزی می رسد قیمت لبهای سرخت روزگاری بشکند:/
Xypшид مدیر بازنشسته سطح 15 ارسالیها 1,890 پسندها 4,410 امتیازها 22,673 مدالها 23 28/10/22 #185 فلورا. گفت تخته سنگی زیر پای آبشاری بشکند کاروان غنچه های سرخ روزی می رسد قیمت لبهای سرخت روزگاری بشکند:/ کلیک کنید تا باز شود... در قنوتم ز خدا «عقل» طلب میکردم «عشق» اما خبر از گوشه محراب گرفت امضا : Xypшид
فلورا. گفت تخته سنگی زیر پای آبشاری بشکند کاروان غنچه های سرخ روزی می رسد قیمت لبهای سرخت روزگاری بشکند:/ کلیک کنید تا باز شود... در قنوتم ز خدا «عقل» طلب میکردم «عشق» اما خبر از گوشه محراب گرفت
فلورا. کاربر حرفهای سطح 14 ارسالیها 1,966 پسندها 4,715 امتیازها 28,973 مدالها 17 28/10/22 #186 Death گفت در قنوتم ز خدا «عقل» طلب میکردم «عشق» اما خبر از گوشه محراب گرفت کلیک کنید تا باز شود... تنها سندم این دل ناکام من است گر وقت به تلخی گذرد باکی نیست شیرینی عمر یاد احلام من است»:/ امضا : فلورا.
Death گفت در قنوتم ز خدا «عقل» طلب میکردم «عشق» اما خبر از گوشه محراب گرفت کلیک کنید تا باز شود... تنها سندم این دل ناکام من است گر وقت به تلخی گذرد باکی نیست شیرینی عمر یاد احلام من است»:/
Xypшид مدیر بازنشسته سطح 15 ارسالیها 1,890 پسندها 4,410 امتیازها 22,673 مدالها 23 28/10/22 #187 فلورا. گفت تنها سندم این دل ناکام من است گر وقت به تلخی گذرد باکی نیست شیرینی عمر یاد احلام من است»:/ کلیک کنید تا باز شود... تنها گناه ما طمع بخشش تو بود ما را کرامت تو گنه کار کرده است امضا : Xypшид
فلورا. گفت تنها سندم این دل ناکام من است گر وقت به تلخی گذرد باکی نیست شیرینی عمر یاد احلام من است»:/ کلیک کنید تا باز شود... تنها گناه ما طمع بخشش تو بود ما را کرامت تو گنه کار کرده است
m.sina کاربر خبره سطح 14 ارسالیها 3,536 پسندها 7,166 امتیازها 35,773 مدالها 16 10/11/22 #188 Death گفت تنها گناه ما طمع بخشش تو بود ما را کرامت تو گنه کار کرده است کلیک کنید تا باز شود... تا بپندارم که سهمی دارم از پروانگی پیله ای پیچیده از غم های عالم بر تنم بر سر این سرو اخر برف هم منت گذاشت دست زیر شانه ام مگذار باید بشکنم امضا : m.sina
Death گفت تنها گناه ما طمع بخشش تو بود ما را کرامت تو گنه کار کرده است کلیک کنید تا باز شود... تا بپندارم که سهمی دارم از پروانگی پیله ای پیچیده از غم های عالم بر تنم بر سر این سرو اخر برف هم منت گذاشت دست زیر شانه ام مگذار باید بشکنم
SAN.SNI مدیر بازنشسته سطح 30 ارسالیها 6,050 پسندها 27,879 امتیازها 70,873 مدالها 26 19/1/23 #189 m.sina گفت تا بپندارم که سهمی دارم از پروانگی پیله ای پیچیده از غم های عالم بر تنم بر سر این سرو اخر برف هم منت گذاشت دست زیر شانه ام مگذار باید بشکنم کلیک کنید تا باز شود... موجم و جرأت پیش آمدنم نیست، مگر به دل سنگ تو از من نرسد آزاری امضا : SAN.SNI
m.sina گفت تا بپندارم که سهمی دارم از پروانگی پیله ای پیچیده از غم های عالم بر تنم بر سر این سرو اخر برف هم منت گذاشت دست زیر شانه ام مگذار باید بشکنم کلیک کنید تا باز شود... موجم و جرأت پیش آمدنم نیست، مگر به دل سنگ تو از من نرسد آزاری
m.sina کاربر خبره سطح 14 ارسالیها 3,536 پسندها 7,166 امتیازها 35,773 مدالها 16 19/1/23 #190 SAN.SNI گفت موجم و جرأت پیش آمدنم نیست، مگر به دل سنگ تو از من نرسد آزاری کلیک کنید تا باز شود... یک عمر دویدیم و به جایی نرسیدیم یک آه کشیدیم و رسیدیم به معراج ای کشته سوزانده بر باد سپرده جز عشق نیاموختی از قصه حلاج امضا : m.sina
SAN.SNI گفت موجم و جرأت پیش آمدنم نیست، مگر به دل سنگ تو از من نرسد آزاری کلیک کنید تا باز شود... یک عمر دویدیم و به جایی نرسیدیم یک آه کشیدیم و رسیدیم به معراج ای کشته سوزانده بر باد سپرده جز عشق نیاموختی از قصه حلاج