مشاعره مشاعره اشعار طنز خودمان

[Darkness]

یک شب به خواب تو خواهم آمد
تو را ترور کرده و باز خواهم گشت :| :///

 

[بانو :)]

تو گر به خوابم بیایی و ترور کنی مارا؟
ما نیز مثل بز نگاه کنیم شما را؟! :|

 

[Darkness]

آیم به خوابت یک شب
تو را خواهم کشت من یک شب :|

 

[دخترعلی]

به شبی که دراکولا اید
پناه برم به گوزیلای درون

 

[زینب میشی]

ندیدم رخ او گر چه زیاد بشنیدم

که چو حوری است ولی غول دیدم

 

[دخترعلی]

من از این دست هیولاها بسیار دارم
کدام را خواهی عزیز،بگو تا بیارم

 

[زینب میشی]

ماه چون به آسمان است جلوه ای دارد و زیباست
ورنه همسایه ی ما ننه قمر هست و بسی نازیباست

 

[Darkness]

تا تو آیی به خودت و جنبشی بدهی به هیکلت
ترور خواهی گشت به دست قمپز های خودت :|

 

[زینب میشی]

توت و شاه توت دو تا توتند ولی

مزه ی این کجا و آن کجا؟

 

[بانو :)]

آمدی جانم به قربانت ولی حالا چرا؟
حالا که ما ز بی تو شنگولیم چرا؟ :|