روی سایت ❤لَمـــسِ واژه هـــا❤ | نازگل مرادی کاربر انجمن یک رمان

[* نازگـل بانــو *]

من ڪہ جانم برای تو دَر می رود ...
تو را نمیدانم !
من ڪہ میمیرم برای عمق چال لپت ....
تو را نمیدانم!
چشمان تو که جغرافیای جهان کوچک من است...
تو را نمیدانم !
ای همه چیزم ،
میشود تو مرا کمی به اندازه ی خودم دوست داشته باشی؟

 

[* نازگـل بانــو *]

همه درد دنیا یه طرف •
اون موقعی ام که میدونی خطش خاموشه ،
اما بازم شمارش و میگیری یه طرف (:

 

[* نازگـل بانــو *]

دختر که باشی ،وقتی دلت میگیره ،تنهایی قدم زدن رو فراموش کن ، تو فقط میتونی بی صدا هق هق کنی...
دختر که باشی ، شاهد تمام دردها و غم هایت ، بالشتت است و بس...
دختر که باشی ،خنده های بلند یعنی بی حیایی ،
شیطنت های تو ، بی عفتی نام برده میشوند!
و اماهیچ کس متوجه آن نیست که ما دخترها چندبار میتوانیم در خودمان بمیریم!
روزمان مبارک ...
24/4/97

 

[* نازگـل بانــو *]

سال ها هم ڪه بگذرد ،
پیر هم که شوم ،
باز هم تو و خاطرات را نمیتوانم فراموش کنم!
تویی ڪه هنوز هم وقتی توصیفت میڪنم ،چشمانم پر میشود از غرور و شادی ...
تویی ڪه وقتی خاطراتمان را بازگو میکنم ، پر میشوم از حس هیجان ، امــا ...
درست وقتی غرق شده ام در این همه حس خوب، یادم میوفتد ڪه تو خیلی وقت است ڪه نیستی ، ڪه مرا فراموش ڪرده ای!
و من بازهم بغض میڪنم از سر دلتنگی و میگویم : بیخیال!
و من چگونه میتوانم تورا بیخیال شوم "!؟ (:


نازگل بانو

 

[* نازگـل بانــو *]

خیلی سال است ڪہ من ،
زندگی میڪنم این مردن را ‌!

 

[* نازگـل بانــو *]

ته رویای من خوشبختی توست!
تو با هر که میخوای برو ...
با هر که میخواهی خوشبخت شو!
ته تمام آرزوهای من به خوشبختی تو ختم میشود وبس!

 

[* نازگـل بانــو *]

زنی با صورتی چروکیده ، حاصل از سوختگی سال ها پیش ، عاشقانه مردی را میپرستد که به خاطر او ، سال هاست خود را به نابینایی میزند!

 

[* نازگـل بانــو *]

تو ،
پایان تمام جست و جوی من در این جهان خاکستری هستی .
من ،
وقتی به وصال تو برسم ،
تمام این جهان را سور میدهم !

 

[* نازگـل بانــو *]

تو که نباشی ،
من صبح به بهانه ی دیدن قامت چه کسی از خواب بیدار شوم؟
به شوق دیدن چه کسی راه از مدرسه تا خانه را بدوم؟
برای خاطر لبخند چه کسی جانم را فدا کنم؟
تن و آغوش چه کسی برای من امن ترین جای جهان باشد؟
دستان چه کسی را محکم فشار دهم و با تمام وجود لبخند بزنم؟
تو که نباشی ،
من این جهان را با تمام زیبایی ها و پیشرفت ها، با تمام تکنولوژی ها و پول و ثروت و جا و مقامـ نمیخواهم.
و تمام آرزوی من قبل از هرچیز ، سلامتی توست...
تو تمام آن چیزی هستی که من تا ابد برای خود میخواهم "
پدر !

 

[* نازگـل بانــو *]

من ،
وجود تو را در آن لحظه احساس کردم ، که میتوانستی مرا فراموش کنی ،
میتوانستی مرا نخواهی ،
دور بیندازی ،
دوست نداشته باشی ،
از من و تمام کارهایم بیزار شوی ،
اما باز هم عاشقانه مرا بغل کردی ،
به من لبخند زدی و گفتی من همیشه پشتتم !
من وجود تو را در تمام سال های زندگیم ، پر رنگ تر از هرچیز میبینم و همیشه خواهم دید.
خدای عزیزم !
میدانم که رهایم نمیکنی!

#نازگل بانو

(اولین مجموعه ی دلنوشته ی من به پایان رسید ؛امیدوارم خوشتون اومده باشه ؛ زنده و پایدار باشید)...

لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.