- ارسالیها
- 5,240
- پسندها
- 31,592
- امتیازها
- 80,673
- مدالها
- 51
- سن
- 19
- نویسنده موضوع
- #11
***
باران میبارد و وحشیانه بر روی زمین فرود میآید.
قطراتش آنقدر تند با زمین خاکی برخورد میکنند که دل زمین پاره میشود... .
آسمان شبیه من است،
دلش که بگیرد گریه میکند و زار میزند.
من نیز اشکهایم را آنچنان با سرعت میریزم که دل هر بینندهای میسوزد و خون میشود!
ای مرواریدهای غلتان!
شما را چه شدهاست که اینچنین با عجز میبارید و دل زمین را میدرید؟!
اما از طرفی هم به شما حق میدهم،
چشمان من وقتی دل تنگم دستور بدهد پر میشود و باید اشکهایش را خالی کند تا کمسو نشود؛
آسمان نیز مانند چشمم است.
میبارد تا یکوقت درد نکشد و با غرشهای بیرحمانهاش دل هیچکس را نشکند...
حکایت این است، باید بارید و خود را خالی کرد تا دل عزیزی نشکند... !
باران میبارد و وحشیانه بر روی زمین فرود میآید.
قطراتش آنقدر تند با زمین خاکی برخورد میکنند که دل زمین پاره میشود... .
آسمان شبیه من است،
دلش که بگیرد گریه میکند و زار میزند.
من نیز اشکهایم را آنچنان با سرعت میریزم که دل هر بینندهای میسوزد و خون میشود!
ای مرواریدهای غلتان!
شما را چه شدهاست که اینچنین با عجز میبارید و دل زمین را میدرید؟!
اما از طرفی هم به شما حق میدهم،
چشمان من وقتی دل تنگم دستور بدهد پر میشود و باید اشکهایش را خالی کند تا کمسو نشود؛
آسمان نیز مانند چشمم است.
میبارد تا یکوقت درد نکشد و با غرشهای بیرحمانهاش دل هیچکس را نشکند...
حکایت این است، باید بارید و خود را خالی کرد تا دل عزیزی نشکند... !
آخرین ویرایش توسط مدیر