- تاریخ ثبتنام
 - 13/7/19
 
- ارسالیها
 - 5,242
 
- پسندها
 - 31,568
 
- امتیازها
 - 80,673
 
- مدالها
 - 51
 
- سن
 - 20
 
سطح 
                
    
    
    37
 - نویسنده موضوع
 - مدیر
 - #11
 
***
باران میبارد و وحشیانه بر روی زمین فرود میآید.
قطراتش آنقدر تند با زمین خاکی برخورد میکنند که دل زمین پاره میشود... .
آسمان شبیه من است،
دلش که بگیرد گریه میکند و زار میزند.
من نیز اشکهایم را آنچنان با سرعت میریزم که دل هر بینندهای میسوزد و خون میشود!
ای مرواریدهای غلتان!
شما را چه شدهاست که اینچنین با عجز میبارید و دل زمین را میدرید؟!
اما از طرفی هم به شما حق میدهم،
چشمان من وقتی دل تنگم دستور بدهد پر میشود و باید اشکهایش را خالی کند تا کمسو نشود؛
آسمان نیز مانند چشمم است.
میبارد تا یکوقت درد نکشد و با غرشهای بیرحمانهاش دل هیچکس را نشکند...
حکایت این است، باید بارید و خود را خالی کرد تا دل عزیزی نشکند... !
باران میبارد و وحشیانه بر روی زمین فرود میآید.
قطراتش آنقدر تند با زمین خاکی برخورد میکنند که دل زمین پاره میشود... .
آسمان شبیه من است،
دلش که بگیرد گریه میکند و زار میزند.
من نیز اشکهایم را آنچنان با سرعت میریزم که دل هر بینندهای میسوزد و خون میشود!
ای مرواریدهای غلتان!
شما را چه شدهاست که اینچنین با عجز میبارید و دل زمین را میدرید؟!
اما از طرفی هم به شما حق میدهم،
چشمان من وقتی دل تنگم دستور بدهد پر میشود و باید اشکهایش را خالی کند تا کمسو نشود؛
آسمان نیز مانند چشمم است.
میبارد تا یکوقت درد نکشد و با غرشهای بیرحمانهاش دل هیچکس را نشکند...
حکایت این است، باید بارید و خود را خالی کرد تا دل عزیزی نشکند... !
								
									آخرین ویرایش توسط مدیر