مشاعره مشاعره با اشعار صائب تبریزی

  • نویسنده موضوع نویسنده موضوع Samira-M
  • تاریخ شروع تاریخ شروع
  • پاسخ‌ها پاسخ‌ها 91
  • بازدیدها بازدیدها 3,312
  • کاربران تگ شده هیچ

Samira-M

شاعر انجمن
سطح
24
 
تاریخ ثبت‌نام
14/3/18
ارسالی‌ها
922
پسندها
15,443
امتیازها
37,073
مدال‌ها
18
  • نویسنده موضوع
  • #1
downloadfile.gif
یا رب از دل مشرق نور هدایت کن مرا
از فروغ عشق، خورشید قیامت کن مرا
 
امضا : Samira-M

m.sina

کاربر خبره
سطح
14
 
تاریخ ثبت‌نام
10/8/20
ارسالی‌ها
3,594
پسندها
7,271
امتیازها
35,773
مدال‌ها
16
  • #2
امضا : m.sina

بَهآرنارنج

کاربر حرفه‌ای
سطح
13
 
تاریخ ثبت‌نام
27/12/21
ارسالی‌ها
1,992
پسندها
6,376
امتیازها
28,973
مدال‌ها
16
  • #3
ای زلف یار این همه گردنکشی چرا
آخر تو هم فتاده و ما هم فتاده‌ایم
من از بی‏‌قدری خار سر دیوار دانستم
كه ناكس كس نمی‏گردد از این بالانشینی‌ها
 
امضا : بَهآرنارنج

Samira-M

شاعر انجمن
سطح
24
 
تاریخ ثبت‌نام
14/3/18
ارسالی‌ها
922
پسندها
15,443
امتیازها
37,073
مدال‌ها
18
  • نویسنده موضوع
  • #4
من از بی‏‌قدری خار سر دیوار دانستم
كه ناكس كس نمی‏گردد از این بالانشینی‌ها


آنچنان کز رفتن گل خار می ماند به جا
از جوانی حسرت بسیار می ماند به جا
 
امضا : Samira-M

بَهآرنارنج

کاربر حرفه‌ای
سطح
13
 
تاریخ ثبت‌نام
27/12/21
ارسالی‌ها
1,992
پسندها
6,376
امتیازها
28,973
مدال‌ها
16
  • #5
آنچنان کز رفتن گل خار می ماند به جا
از جوانی حسرت بسیار می ماند به جا
افسانه‌ نسیم به خوابش نمی‌کند
از ناله‌ که بوی گل از خواب جسته است؟

صائب به هوش باش که داروی بیهشی
باد بهار در گره غنچه بسته است
 
امضا : بَهآرنارنج

Samira-M

شاعر انجمن
سطح
24
 
تاریخ ثبت‌نام
14/3/18
ارسالی‌ها
922
پسندها
15,443
امتیازها
37,073
مدال‌ها
18
  • نویسنده موضوع
  • #6
افسانه‌ نسیم به خوابش نمی‌کند
از ناله‌ که بوی گل از خواب جسته است؟

صائب به هوش باش که داروی بیهشی
باد بهار در گره غنچه بسته است
تابه فکر خود فتادم، روزگار از دست رفت
تا شدم از کار واقف، وقت کار از دست رفت

تا کمر بستم، غبار از کاروان بر جا نبود
از کمین تا سر برآوردم، شکار از دست رفت
 
امضا : Samira-M

بَهآرنارنج

کاربر حرفه‌ای
سطح
13
 
تاریخ ثبت‌نام
27/12/21
ارسالی‌ها
1,992
پسندها
6,376
امتیازها
28,973
مدال‌ها
16
  • #7
تابه فکر خود فتادم، روزگار از دست رفت
تا شدم از کار واقف، وقت کار از دست رفت

تا کمر بستم، غبار از کاروان بر جا نبود
از کمین تا سر برآوردم، شکار از دست رفت
تا خویش را به کوچه گوهر رسانده‌ایم
صد بار رشته نفس ما گسسته است
 
امضا : بَهآرنارنج

m.sina

کاربر خبره
سطح
14
 
تاریخ ثبت‌نام
10/8/20
ارسالی‌ها
3,594
پسندها
7,271
امتیازها
35,773
مدال‌ها
16
  • #8
تا خویش را به کوچه گوهر رسانده‌ایم
صد بار رشته نفس ما گسسته است
تار و پود عالم امکان به هم پیوسته است
عالمی را شاد کرد آنکس که یک دل شاد کرد
 
امضا : m.sina
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] Samira-M

Samira-M

شاعر انجمن
سطح
24
 
تاریخ ثبت‌نام
14/3/18
ارسالی‌ها
922
پسندها
15,443
امتیازها
37,073
مدال‌ها
18
  • نویسنده موضوع
  • #9
تار و پود عالم امکان به هم پیوسته است
عالمی را شاد کرد آنکس که یک دل شاد کرد


در خرابیهاست، چون چشم بتان، تعمیر من
مرحمت فرما، ز ویرانی عمارت کن مرا
از فضولیهای خود صائب خجالت می کشم
من که باشم تا کنم تلقین که رحمت کن مرا؟
 
امضا : Samira-M
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] m.sina

m.sina

کاربر خبره
سطح
14
 
تاریخ ثبت‌نام
10/8/20
ارسالی‌ها
3,594
پسندها
7,271
امتیازها
35,773
مدال‌ها
16
  • #10
در خرابیهاست، چون چشم بتان، تعمیر من
مرحمت فرما، ز ویرانی عمارت کن مرا
از فضولیهای خود صائب خجالت می کشم
من که باشم تا کنم تلقین که رحمت کن مرا؟
از جنون این عالم بیگانه را گم کرده‌ام
آسمان سیرم، زمین خانه را گم کرده‌ام

نه من از خود، نه کسی از حال من دارد خبر
دل مرا و من دل دیوانه را گم کرده‌ام
 
امضا : m.sina

کاربران در حال مشاهده موضوع (تعداد: 0, کاربر: 0, مهمان: 0)

عقب
بالا