متن با فونت FarhangBlack
در پاییز، نغمه‌های نوشتن در آسمان معلق‌اند. داستان‌هایی که با هر دم سردی از باد، جان می‌گیرند و دل‌ها را می‌نوازند.

مشاعره مشاعره با اشعار احمد شاملو

  • نویسنده موضوع Samira-M
  • تاریخ شروع
  • پاسخ‌ها 123
  • بازدیدها 2,998
  • کاربران تگ شده هیچ

m.sina

کاربر خبره
سطح
14
 
ارسالی‌ها
3,536
پسندها
7,166
امتیازها
35,773
مدال‌ها
16
  • #111
کیستی که من اینگونه به اعتماد
نام خود را
با تو می گویم
نان شادی ام را با تو قسمت می کنم
به کنارت می نشینم و
بر زانوی تو اینچنین به خواب می روم
کیستی که من این گونه به جد
در دیار رویاهای خویش با تو
درنگ می کنم!
من برای آنکه چیزی از خود
‏به تو بفهمانم
‏جز چشمهایم ‏چیزی ندارم
 
امضا : m.sina

Tahmine Arjmand

خبرنگار
سطح
15
 
ارسالی‌ها
3,289
پسندها
4,860
امتیازها
33,273
مدال‌ها
19
  • #112
من برای آنکه چیزی از خود
‏به تو بفهمانم
‏جز چشمهایم ‏چیزی ندارم
میان خورشیدهای همیشه
زیبایی تو لنگریست

خورشیدی که از سپیده‌دم
همه ستارگان بی‌نیازم می کند.
 
امضا : Tahmine Arjmand
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] m.sina

m.sina

کاربر خبره
سطح
14
 
ارسالی‌ها
3,536
پسندها
7,166
امتیازها
35,773
مدال‌ها
16
  • #113
میان خورشیدهای همیشه
زیبایی تو لنگریست

خورشیدی که از سپیده‌دم
همه ستارگان بی‌نیازم می کند.
دستت را به من بده
حرفت را به من بگو
قلبت را به من بده
من ریشه‌های تو را دریافته‌ام
با لبانت برای همه
لب‌ها سخن گفته‌ام
و دست‌هایت
با دستان من آشناست
 
امضا : m.sina

Tahmine Arjmand

خبرنگار
سطح
15
 
ارسالی‌ها
3,289
پسندها
4,860
امتیازها
33,273
مدال‌ها
19
  • #114
دستت را به من بده
حرفت را به من بگو
قلبت را به من بده
من ریشه‌های تو را دریافته‌ام
با لبانت برای همه
لب‌ها سخن گفته‌ام
و دست‌هایت
با دستان من آشناست
ترانه‌ای بیهوده می‌خوانید
چرا که ترانه‌ی ما ترانه‌ی بیهودگی نیست
چرا که عشق
حرفی بیهوده نیست.
حتی بگذار آفتاب نیز برنیاید
به خاطر فردای ما اگر
بر ماش منتی است؛
چرا که عشق،
خود فرداست
خود همیشه است.
 
امضا : Tahmine Arjmand
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] m.sina

m.sina

کاربر خبره
سطح
14
 
ارسالی‌ها
3,536
پسندها
7,166
امتیازها
35,773
مدال‌ها
16
  • #115
ترانه‌ای بیهوده می‌خوانید
چرا که ترانه‌ی ما ترانه‌ی بیهودگی نیست
چرا که عشق
حرفی بیهوده نیست.
حتی بگذار آفتاب نیز برنیاید
به خاطر فردای ما اگر
بر ماش منتی است؛
چرا که عشق،
خود فرداست
خود همیشه است.
تا به هجوم کرکس‌های پایان‌اش وانهد
در فراسوهای عشق
تو را دوست می‌دارم
در فراسوهای پرده و رنگ
در فراسوهای پیکرهای‌مان
با من وعده‌ی دیداری بده
 
امضا : m.sina

Tahmine Arjmand

خبرنگار
سطح
15
 
ارسالی‌ها
3,289
پسندها
4,860
امتیازها
33,273
مدال‌ها
19
  • #116
تا به هجوم کرکس‌های پایان‌اش وانهد
در فراسوهای عشق
تو را دوست می‌دارم
در فراسوهای پرده و رنگ
در فراسوهای پیکرهای‌مان
با من وعده‌ی دیداری بده
همه بیگانگی و عداوت است
هنگامی که دستان مهربانش را به دست می گیرم
تنهایی غم انگیزش را در می یابم
اندوه اش
غروبی دلگیر است
در غربت و تنهایی
هم چنان که شادی اش
طلوع همه آفتاب هاست
 
امضا : Tahmine Arjmand
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] m.sina

m.sina

کاربر خبره
سطح
14
 
ارسالی‌ها
3,536
پسندها
7,166
امتیازها
35,773
مدال‌ها
16
  • #117
همه بیگانگی و عداوت است
هنگامی که دستان مهربانش را به دست می گیرم
تنهایی غم انگیزش را در می یابم
اندوه اش
غروبی دلگیر است
در غربت و تنهایی
هم چنان که شادی اش
طلوع همه آفتاب هاست
تو را دوست می‌دارم
طرفِ ما شب نیست
صدا با سکوت آشتی نمی‌کند
کلمات انتظار می‌کشند
من با تو تنها نیستم، پ
هیچ‌کس با هیچ‌کس تنها نیست
شب از ستاره‌ها تنهاتر است
 
امضا : m.sina

Tahmine Arjmand

خبرنگار
سطح
15
 
ارسالی‌ها
3,289
پسندها
4,860
امتیازها
33,273
مدال‌ها
19
  • #118
تو را دوست می‌دارم
طرفِ ما شب نیست
صدا با سکوت آشتی نمی‌کند
کلمات انتظار می‌کشند
من با تو تنها نیستم، پ
هیچ‌کس با هیچ‌کس تنها نیست
شب از ستاره‌ها تنهاتر است
تا در آستانه آیینه چنان در خویش نظر کنیم

که به وحشت

از بلند فریادوار گُداری

به اعماق مغاک

نظر بردوزی
 
امضا : Tahmine Arjmand
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] m.sina

m.sina

کاربر خبره
سطح
14
 
ارسالی‌ها
3,536
پسندها
7,166
امتیازها
35,773
مدال‌ها
16
  • #119
تا در آستانه آیینه چنان در خویش نظر کنیم

که به وحشت

از بلند فریادوار گُداری

به اعماق مغاک

نظر بردوزی
یک صدا آشنای تو باشد
وقتی که دردها از حسادتهای حقیر بر نمی گذرد
وپرسش ها همه
در محور روده ها است
آری،مرگ انتظاری خوف انگیزست
انتظاری که بی رحمانه به طول می انجامد
 
امضا : m.sina

Tahmine Arjmand

خبرنگار
سطح
15
 
ارسالی‌ها
3,289
پسندها
4,860
امتیازها
33,273
مدال‌ها
19
  • #120
یک صدا آشنای تو باشد
وقتی که دردها از حسادتهای حقیر بر نمی گذرد
وپرسش ها همه
در محور روده ها است
آری،مرگ انتظاری خوف انگیزست
انتظاری که بی رحمانه به طول می انجامد
در سکوت
آن که می‌اندیشد
به‌ناچار دَم فرو می‌بندد
اما آنگاه که زمانه
زخم‌خورده و معصوم
به شهادتش طلبد
به هزار زبان سخن خواهد گفت
 
امضا : Tahmine Arjmand
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] m.sina

کاربران در حال مشاهده موضوع (تعداد: 0, کاربر: 0, مهمان: 0)

عقب
بالا