- ارسالیها
- 386
- پسندها
- 2,664
- امتیازها
- 14,063
- مدالها
- 13
- نویسنده موضوع
- #1
کد داستان کوتاه: 469
سطح: حرفهای
ناظر:
سطح: حرفهای
ناظر:
«بسم تعالی»
نام اثر: مردهها نمیمیرند
نویسنده: فائزه متش
ژانر: #اجتماعی

خلاصه:
زندگی، به پالان اسب میماند.
که زیرش یک حیوان است و رویش حیوانی دیگر!
مهم این است که ما کش تمبانمان را سفت بچسبیم؛ چرایش را نمیدانم!
پس بخند؛ زندگی زیباست...
کجایش را، نمیدانم!
سخن نویسنده:
خوانندهی گرامی، این داستان واقعی نیست؛ اما حقیقت دارد.
نام اثر: مردهها نمیمیرند
نویسنده: فائزه متش
ژانر: #اجتماعی

خلاصه:
زندگی، به پالان اسب میماند.
که زیرش یک حیوان است و رویش حیوانی دیگر!
مهم این است که ما کش تمبانمان را سفت بچسبیم؛ چرایش را نمیدانم!
پس بخند؛ زندگی زیباست...
کجایش را، نمیدانم!
سخن نویسنده:
خوانندهی گرامی، این داستان واقعی نیست؛ اما حقیقت دارد.
آخرین ویرایش توسط مدیر