فلورا. کاربر حرفهای سطح 14 ارسالیها 1,965 پسندها 4,718 امتیازها 28,973 مدالها 17 27/7/23 #11 hvězdný stín گفت بر آستان جانان گر سر توان نهادن گلبانگ سربلندي بر آسمان توان زد کلیک کنید تا باز شود... بار درخت علم نباشد مگر عمل با علم اگر عمل نکني شاخ بي بري امضا : فلورا.
hvězdný stín گفت بر آستان جانان گر سر توان نهادن گلبانگ سربلندي بر آسمان توان زد کلیک کنید تا باز شود... بار درخت علم نباشد مگر عمل با علم اگر عمل نکني شاخ بي بري
m.sina کاربر خبره سطح 14 ارسالیها 3,552 پسندها 7,169 امتیازها 35,773 مدالها 16 5/8/23 #12 күбәләк گفت بر آستان جانان گر سر توان نهادن گلبانگ سربلندي بر آسمان توان زد کلیک کنید تا باز شود... بگفتم حال دل گویم از آن نوعی که دانستم برآمد موج آب چشم و خون دل نتانستم شکسته بسته می گفتم پریر از شرح دل چیزی تنک شد جام فکر و من چو شیشه خرد بشکستم امضا : m.sina
күбәләк گفت بر آستان جانان گر سر توان نهادن گلبانگ سربلندي بر آسمان توان زد کلیک کنید تا باز شود... بگفتم حال دل گویم از آن نوعی که دانستم برآمد موج آب چشم و خون دل نتانستم شکسته بسته می گفتم پریر از شرح دل چیزی تنک شد جام فکر و من چو شیشه خرد بشکستم
D Deleted کاربر فعال سطح 37 ارسالیها 1,487 پسندها 26,287 امتیازها 61,573 مدالها 56 6/8/23 #13 برای آرزوهای محال خویش میگریم اگر اشکی نماند، در خیال خویش میگریم آخرین ویرایش توسط مدیر 8/8/23
D Deleted کاربر فعال سطح 37 ارسالیها 1,487 پسندها 26,287 امتیازها 61,573 مدالها 56 6/8/23 #14 Ayan گفت برای آرزوهای محال خویش میگریم اگر اشکی نماند، در خیال خویش میگریم کلیک کنید تا باز شود... بیآنکه بخواهم، تمام من شده بودی...
Ayan گفت برای آرزوهای محال خویش میگریم اگر اشکی نماند، در خیال خویش میگریم کلیک کنید تا باز شود... بیآنکه بخواهم، تمام من شده بودی...
D Deleted کاربر فعال سطح 37 ارسالیها 1,487 پسندها 26,287 امتیازها 61,573 مدالها 56 6/8/23 #15 Ayan گفت بیآنکه بخواهم، تمام من شده بودی... کلیک کنید تا باز شود... بند بندِ استخوانهایم جزء به جزء وجودم از غمِ نبودت فریاد میکشند.
Ayan گفت بیآنکه بخواهم، تمام من شده بودی... کلیک کنید تا باز شود... بند بندِ استخوانهایم جزء به جزء وجودم از غمِ نبودت فریاد میکشند.
D Deleted کاربر فعال سطح 37 ارسالیها 1,487 پسندها 26,287 امتیازها 61,573 مدالها 56 6/8/23 #16 Ayan گفت بند بندِ استخوانهایم جزء به جزء وجودم از غمِ نبودت فریاد میکشند. کلیک کنید تا باز شود... باز فرو ریخت عشق از در و دیوار من...
Ayan گفت بند بندِ استخوانهایم جزء به جزء وجودم از غمِ نبودت فریاد میکشند. کلیک کنید تا باز شود... باز فرو ریخت عشق از در و دیوار من...
F FakhTeh مدیر بازنشسته سطح 40 ارسالیها 3,956 پسندها 41,831 امتیازها 71,671 مدالها 36 8/8/23 #17 بگشا پسته خندان و شکرریزی کن خلق را از دهن خویش مینداز به شک امضا : FakhTeh
F FakhTeh مدیر بازنشسته سطح 40 ارسالیها 3,956 پسندها 41,831 امتیازها 71,671 مدالها 36 8/8/23 #18 به جای جان تو نشین که هزار چون جانی محب و عاشق خود را تو کش که محبوبی امضا : FakhTeh
m.sina کاربر خبره سطح 14 ارسالیها 3,552 پسندها 7,169 امتیازها 35,773 مدالها 16 10/8/23 #19 FakhTeh گفت به جای جان تو نشین که هزار چون جانی محب و عاشق خود را تو کش که محبوبی کلیک کنید تا باز شود... بعد عمری مات بودن در زمین فهمیده ام بردن از تقدیر در قانون این شطرنج نیست امضا : m.sina
FakhTeh گفت به جای جان تو نشین که هزار چون جانی محب و عاشق خود را تو کش که محبوبی کلیک کنید تا باز شود... بعد عمری مات بودن در زمین فهمیده ام بردن از تقدیر در قانون این شطرنج نیست
Tara Motlagh کاربر انجمن سطح 9 ارسالیها 305 پسندها 1,022 امتیازها 6,833 مدالها 10 10/8/23 #20 به هر دستی که دور گردنم افتاد دل بستم مرا زد عاقبت ماری که فکرش را نمی کردم امضا : Tara Motlagh