متن با فونت FarhangBlack
در پاییز، نغمه‌های نوشتن در آسمان معلق‌اند. داستان‌هایی که با هر دم سردی از باد، جان می‌گیرند و دل‌ها را می‌نوازند.

مشاعره مشاعره با حرف چ

  • نویسنده موضوع ARYA-T
  • تاریخ شروع
  • پاسخ‌ها 118
  • بازدیدها 1,604
  • کاربران تگ شده هیچ

ARYA-T

نو ورود
سطح
3
 
ارسالی‌ها
39
پسندها
299
امتیازها
1,023
مدال‌ها
4
  • نویسنده موضوع
  • #1
اشعار آغاز شده با حرف چ

چه بی رحمانه میاید به دنبالم
به من از من نزدیکتر
ببین با شوق میاید
چه بی مقدار میاید
شب و روز در کنارم هست
چه بی پروا می گیرد
اجل جانم.
 

فلورا.

کاربر حرفه‌ای
سطح
14
 
ارسالی‌ها
1,966
پسندها
4,715
امتیازها
28,973
مدال‌ها
17
  • #2
چرا نمی شود بگویم از شما؟ علامت سوال
نمی شود بگویم از شما چرا؟ علامت سوال
 
امضا : فلورا.

m.sina

کاربر خبره
سطح
14
 
ارسالی‌ها
3,536
پسندها
7,166
امتیازها
35,773
مدال‌ها
16
  • #3
چرا نمی شود بگویم از شما؟ علامت سوال
نمی شود بگویم از شما چرا؟ علامت سوال
چه شب است یا رب امشب که ستاره‌ای برآمد
که دگر نه عشق خورشید و نه مهر ماه دارم
مکنید دردمندان گله از شب جدایی
که من این صباح روشن ز شب سیاه دارم
 
امضا : m.sina

فلورا.

کاربر حرفه‌ای
سطح
14
 
ارسالی‌ها
1,966
پسندها
4,715
امتیازها
28,973
مدال‌ها
17
  • #4
چه شب است یا رب امشب که ستاره‌ای برآمد
که دگر نه عشق خورشید و نه مهر ماه دارم
مکنید دردمندان گله از شب جدایی
که من این صباح روشن ز شب سیاه دارم
چشم وا کردم از تو بنویسم

لای در باز و باد می‌آمد…

از مسیری که رفته بودی داشت

موجی از انجـماد می‌آمـد…
 
امضا : فلورا.

Starboy

رفیق جدید انجمن
سطح
2
 
ارسالی‌ها
52
پسندها
234
امتیازها
1,023
مدال‌ها
3
  • #5
چشم وا کردم از تو بنویسم

لای در باز و باد می‌آمد…

از مسیری که رفته بودی داشت

موجی از انجـماد می‌آمـد…
چون جمال بی مثال خود نمود
ناظران را عقل و دل از کف ربود
 
امضا : Starboy

FakhTeh

مدیر بازنشسته
سطح
40
 
ارسالی‌ها
3,957
پسندها
41,825
امتیازها
71,671
مدال‌ها
36
  • #6
چرا جویی وفا از بی‌وفایی
چه کوبی بیهُده سرد آهنی را
 
امضا : FakhTeh

فلورا.

کاربر حرفه‌ای
سطح
14
 
ارسالی‌ها
1,966
پسندها
4,715
امتیازها
28,973
مدال‌ها
17
  • #7
امضا : فلورا.
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] FakhTeh

FakhTeh

مدیر بازنشسته
سطح
40
 
ارسالی‌ها
3,957
پسندها
41,825
امتیازها
71,671
مدال‌ها
36
  • #8
چادر سیاه روی سرت، مثل اینکه ... آه

مهتاب می شوی وسط یک شب سیاه
چگونه دوست ندارد ایاز را محمود؟
که او نگاه به چشم خوش ایاز کند
 
امضا : FakhTeh

فلورا.

کاربر حرفه‌ای
سطح
14
 
ارسالی‌ها
1,966
پسندها
4,715
امتیازها
28,973
مدال‌ها
17
  • #9
چگونه دوست ندارد ایاز را محمود؟
که او نگاه به چشم خوش ایاز کند
چنین دور از خویش و بیگانه گشتم

که افتاد با تو مرا آشنایی
 
امضا : فلورا.
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] FakhTeh

FakhTeh

مدیر بازنشسته
سطح
40
 
ارسالی‌ها
3,957
پسندها
41,825
امتیازها
71,671
مدال‌ها
36
  • #10
چنین دور از خویش و بیگانه گشتم

که افتاد با تو مرا آشنایی
چو نزود نبشته بود حق فرقت ما
از بهر چه بود جنگ و آن وحشت ما

گر بد بودیم رستی از زحمت ما
ور نیک بدیم یاد کن صحبت ما
 
امضا : FakhTeh

موضوعات مشابه

پاسخ‌ها
99
بازدیدها
2,790
پاسخ‌ها
168
بازدیدها
3,220
پاسخ‌ها
100
بازدیدها
2,130
پاسخ‌ها
107
بازدیدها
2,391
پاسخ‌ها
99
بازدیدها
1,923
پاسخ‌ها
105
بازدیدها
2,285
پاسخ‌ها
128
بازدیدها
2,665

کاربران در حال مشاهده موضوع (تعداد: 1, کاربر: 0, مهمان: 1)

عقب
بالا