- تاریخ ثبتنام
- 1/8/23
- ارسالیها
- 305
- پسندها
- 1,023
- امتیازها
- 6,833
- مدالها
- 10
زلف او دام است و خالش دانه آن دام و من بر اميد دانهای افتادهام در دام دوستزندگاني گر کسي بي عشق خواهد من نخواهم
راستي بي عشق زندان است بر من زندگاني
زلف او دام است و خالش دانه آن دام و من بر اميد دانهای افتادهام در دام دوستزندگاني گر کسي بي عشق خواهد من نخواهم
راستي بي عشق زندان است بر من زندگاني
زان طلعت شاهانه زان مشعله خانهزلف او دام است و خالش دانه آن دام و من بر اميد دانهای افتادهام در دام دوست
ز عشقت بند بندز گورستان گذر کردم صباحی
شنیدم ناله و افغال و اهی
شنیدم کله ای با خاک میگفت
که این دنیا نمی ارزد به کاهی
زنهار نمیخواهم کز کشتن امانم دهزنده دلها میشوند از عشق، م**س.ت
مرده دل کی عشق را آرد به دست
عشق را با نیستی سودا بود
تا تو هستی، عشق کی پیدا بود
عشق میجوید حریفی سینه چاک
کو ندارد از فنای خویش باک
ﺯﻟﻒ ﺗﻮ ﻣﺮﺍ ﺑﻨﺪ ﺩﻝ ﻭ ﻏﺎﺭﺕ ﺟﺎﻥ ﮐﺮﺩزنهار نمیخواهم کز کشتن امانم ده
تا سیرترت بینم یک لحظه مدارایی