- تاریخ ثبتنام
- 29/1/20
- ارسالیها
- 3,947
- پسندها
- 41,863
- امتیازها
- 71,671
- مدالها
- 36
ز هجران سخت خسرو وه که در عشقزان شد که تو میدانی
آهسته که سرمستی
پیش آی دمی جانم
زین بیش مرنجان
ای دلبر خندان، آهسته که سرمستم
چه نیکو باشد از هجران نباشد
ز هجران سخت خسرو وه که در عشقزان شد که تو میدانی
آهسته که سرمستی
پیش آی دمی جانم
زین بیش مرنجان
ای دلبر خندان، آهسته که سرمستم
زلف آشفته وخوی کرده وخندان لب ومستز هجران سخت خسرو وه که در عشق
چه نیکو باشد از هجران نباشد
زندگی کردن من مردن تدریجی بودز می عشق تو مگر م**س.ت شد
کین همه شادی و طرب میکند؟
زلف آشفته و خوی کرده وخندان لب و م**س.تزین آتش نهفته که در سینه ی من است
خورشید شعله ای است که در آسمان گرفت
ز آزادگان،بردباری و سعیزلف آشفته و خوی کرده وخندان لب و م**س.ت
پیرهن چاک و غزل خوان و صراحی در دست