مشاعره مشاعره با حرف خ

[ᎴᏋᏝᏗᏒᏗᎷ]

خبرت هست که بی روی تو آرامم نیست

طاقت بار فراق این همه ایامم نیست

خیام اگر ز باده مستی خوش باش
با ماهرخی اگر نشستی خوش باش

 

[Tavan]

خیام اگر ز باده مستی خوش باش
با ماهرخی اگر نشستی خوش باش

خوشا دلی که مدام از پی نظر نرود

به هر دری که خواندنش بی خبر نرود

 

[ᎴᏋᏝᏗᏒᏗᎷ]

خوشا دلی که مدام از پی نظر نرود

به هر دری که خواندنش بی خبر نرود

خُرّم آنکس که در این محنت‌گاه
خاطری را سبب تسکین است...

 

[m.sina]

خُرّم آنکس که در این محنت‌گاه
خاطری را سبب تسکین است...

خرم آن بقعه که آرامگه یار آنجاست
راحت جان و شفای دل بیمار آنجاست

 

[ᎴᏋᏝᏗᏒᏗᎷ]

خرم آن بقعه که آرامگه یار آنجاست
راحت جان و شفای دل بیمار آنجاست

خواهی که گرد رویت دیوانه سر نگردم
چون رو بمن نمودی دیگر زمن مپوشان

 

[m.sina]

خواهی که گرد رویت دیوانه سر نگردم
چون رو بمن نمودی دیگر زمن مپوشان

خوبرویان چون بشوخی قصد مرغ دل کنند
اولش سازند صید و آخرش بسمل کنند

یارب، این سنگین دلان را شیوه رحمی بده
تا مراد عاشق بیچاره را حاصل کنند

 

[ᎴᏋᏝᏗᏒᏗᎷ]

خوبرویان چون بشوخی قصد مرغ دل کنند
اولش سازند صید و آخرش بسمل کنند

یارب، این سنگین دلان را شیوه رحمی بده
تا مراد عاشق بیچاره را حاصل کنند

خلوت گُزیده را به تماشا چه حاجت است
چون کوی دوست هست به صحرا چه حاجت است