- تاریخ ثبتنام
- 1/9/23
- ارسالیها
- 2,700
- پسندها
- 21,980
- امتیازها
- 48,373
- مدالها
- 35
خیام اگر ز باده مستی خوش باشخبرت هست که بی روی تو آرامم نیست
طاقت بار فراق این همه ایامم نیست
با ماهرخی اگر نشستی خوش باش
خیام اگر ز باده مستی خوش باشخبرت هست که بی روی تو آرامم نیست
طاقت بار فراق این همه ایامم نیست
خُرّم آنکس که در این محنتگاهخوشا دلی که مدام از پی نظر نرود
به هر دری که خواندنش بی خبر نرود
خرم آن بقعه که آرامگه یار آنجاستخُرّم آنکس که در این محنتگاه
خاطری را سبب تسکین است...
خواهی که گرد رویت دیوانه سر نگردمخرم آن بقعه که آرامگه یار آنجاست
راحت جان و شفای دل بیمار آنجاست
خوبرویان چون بشوخی قصد مرغ دل کنندخواهی که گرد رویت دیوانه سر نگردم
چون رو بمن نمودی دیگر زمن مپوشان
خلوت گُزیده را به تماشا چه حاجت استخوبرویان چون بشوخی قصد مرغ دل کنند
اولش سازند صید و آخرش بسمل کنند
یارب، این سنگین دلان را شیوه رحمی بده
تا مراد عاشق بیچاره را حاصل کنند
خلوت سرای تحقیق کاشانه که باشدخلوت گُزیده را به تماشا چه حاجت است
چون کوی دوست هست به صحرا چه حاجت است
خوابم آشفت و سرخفته به دامان آمدخلوت سرای تحقیق کاشانه که باشد
در بسته شش جهت باز این خانه که باشد
گردون دربن بیابان عمری است بیسروباست
این گردباد یارب دیوانهٔ که باشد
خط آزادی بود مشق جنون در ملک عشقخوابم آشفت و سرخفته به دامان آمد
خواب دیدم که خیال تو به مهمان آمد