- ارسالیها
- 10,310
- پسندها
- 25,053
- امتیازها
- 83,373
- مدالها
- 53
- نویسنده موضوع
- مدیر
- #141
تروایسا چرخید و با گامهایی آرام به سمت درب کوچک اتاق رفت و در همین حین جواب داد:
- آره، ولی شانس فرارمون هم کمتره.
ایوانس ابروهای پیوستهاش را گره کوری زد و بدخلق غرغر کرد:
- بذار بره، ما به هر حال به اون اینجا احتیاج نداریم.
نیوا نگاه تندی به او انداخت و به دنبال تراویسا اتاق را ترک کرد. به سختی جلوی خودش را گرفته بود تا به سمت او حملهور نشود.
فیچ اما در فکری عمیق دست به کمر برد و سرش را پایین انداخت. آنها تعدادی جاسوس را در لباسهایی مبدل به پایتخت فرستاده بودند که همگی آنها توسط کاریفان و دستیار جدیدش «یانیس» دستگیر شدند. هیچکدام خبر دستگیری جاسوسها را به هانس نداده بود.
هانس همچنان مشغول رسیدگی به خسارات جنگ و پناهندههایی بود که فوجفوج به دروازههای ناویتا پناه میبردند. تمام...
- آره، ولی شانس فرارمون هم کمتره.
ایوانس ابروهای پیوستهاش را گره کوری زد و بدخلق غرغر کرد:
- بذار بره، ما به هر حال به اون اینجا احتیاج نداریم.
نیوا نگاه تندی به او انداخت و به دنبال تراویسا اتاق را ترک کرد. به سختی جلوی خودش را گرفته بود تا به سمت او حملهور نشود.
فیچ اما در فکری عمیق دست به کمر برد و سرش را پایین انداخت. آنها تعدادی جاسوس را در لباسهایی مبدل به پایتخت فرستاده بودند که همگی آنها توسط کاریفان و دستیار جدیدش «یانیس» دستگیر شدند. هیچکدام خبر دستگیری جاسوسها را به هانس نداده بود.
هانس همچنان مشغول رسیدگی به خسارات جنگ و پناهندههایی بود که فوجفوج به دروازههای ناویتا پناه میبردند. تمام...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
آخرین ویرایش