نویسندگان، مهندسان روح بشریت هستند.
  • تذکر:

    نویسندگان عزیز از نوشتن رمان‌هایی با محتوای غیر اخلاقی خودداری کنید. در صورت مشاهده چنین موضوعی صحنه رمان شما بدون تذکر توسط ناظرین حذف خواهد شد.

    مواردی که شامل موضوعات غیراخلاقی می‌شود عبارت‌است از:

    1. پرداختن به زندگی افرادی با گرایش های خاص مانند (هم‌جنس‌گرایی، ....)

    2. بیان صریح عقاید سیاسی در رمان‌ها و زیر سوال بردن چارچوب‌های جامعه اسلامی

    3. بیان توصیف صریح جنسی و به کار بردن کلمات ناشایست.

    و...

    قبل از ایجاد رمانتان موارد زیر را در نظر داشته باشید:

    1. اسم رمان خود را طوری انتخاب کنید که داری مصادیق مجرمانه و خلاف عرف جامعه نباشد.

    2. از به کار بردن کلمات جنسی و مواردی که با شئونات اسلامی مغایرت دارد، به جد خودداری کنید.

    3- برای تایپ رمان می توانید طبق تاپیک آموزشی زیر رمان خود را ارسال کنید:

    کلیک کنید

    4. با مطالعه رمان‌های نویسندگان انجمن به آن‌ها امید نوشتن خواهید داد.

    کلیک کنید

مطلوب رمان دراجِ بی‌بال | شبآرا کاربر انجمن یک رمان

melin f

کاربر انجمن
سطح
13
 
ارسالی‌ها
459
پسندها
2,740
امتیازها
14,383
مدال‌ها
15
  • نویسنده موضوع
  • #101
- خب از طریق بیمارستان نمی‌شه پیداش کرد؟ پیگیری اسامی و این حرفا؟
- پرونده‌های اون سال از بین رفته پروانه. نمی‌تونیم پیداش کنیم.
و صداش درحال بیانش ناراحتی رو داد می‌زد. اخم بزرگی کردم. این موضوع کلاً مشکوک و عجیب بود یا من این‌طوری فکر می‌کردم!
- پیداش می‌کنین بابا سالار.
و قلبم حین گفتن این جمله فشرده شد. اون‌ها کلی فیلم از شعله داشتن و به من هم نشون داده بودن. صدای قشنگ و شیرین شعله رو یادم بود. دختر معصومی که بر اثر تسادف مرده بود و فقط بچه‌ی داخل شکمش زنده مونده بود. دردونه‌ی یه خاندان به راحتی مرده بود و تنها یه یادگاری از خودش به جا گذاشته بود؛ رازانش! رازانی که الآن معلوم نبود کجا بود؛ زنده بود؛ و یا این‌که تو کدوم شرایط زندگی می‌کرد!
امیدوارمش ان‌قدر ضعیف بود که انگار به جاش...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 

موضوعات مشابه

کاربران بازدید کننده از موضوع (تعداد: 5)

کاربران در حال مشاهده موضوع (تعداد: 0, کاربر: 0, مهمان: 0)

عقب
بالا