- ارسالیها
- 687
- پسندها
- 3,721
- امتیازها
- 17,473
- مدالها
- 11
- نویسنده موضوع
- #11
ساحره کمی لبهی کلاه جادوگریاش را بالا داد:
- از دیدارتون خوشوقتم آقایون. من تابیتا دیویس استاد نجوم و پیشگویی سال اولم؛ البته الآن مسئول ثبتنام شما هستم.
رویش را از دو نوجوان بازگرداند و با دست اشاره کرد تا او را دنبال کنند. چهرهی خندانش بعد از رو برگرداندن از نوجوانان تازهکار یخ زد. از دست آن مدیر خسیس، پولپرست و ناخنخشک آکادمی حرص میخورد. قرار بود که مدیر، یک جادوگر دیگر را برای سنجش و ثبتنام استخدام کند که یعد از دودوتا چهارتای مالی به این نتیجه رسید که میتواند با نصف همان پول، تاببتا را علاف ثبتنام یک دو جین تازهکار بیمغز کند. چشمان بنفش تابیتا با یادآوری مقدار پول برق زد. الایجه پلههای باقیمانده را کمک زاویر کرد تا گیر نکند و عقب نماند. با هم از میان دو لنگهی دروازه...
- از دیدارتون خوشوقتم آقایون. من تابیتا دیویس استاد نجوم و پیشگویی سال اولم؛ البته الآن مسئول ثبتنام شما هستم.
رویش را از دو نوجوان بازگرداند و با دست اشاره کرد تا او را دنبال کنند. چهرهی خندانش بعد از رو برگرداندن از نوجوانان تازهکار یخ زد. از دست آن مدیر خسیس، پولپرست و ناخنخشک آکادمی حرص میخورد. قرار بود که مدیر، یک جادوگر دیگر را برای سنجش و ثبتنام استخدام کند که یعد از دودوتا چهارتای مالی به این نتیجه رسید که میتواند با نصف همان پول، تاببتا را علاف ثبتنام یک دو جین تازهکار بیمغز کند. چشمان بنفش تابیتا با یادآوری مقدار پول برق زد. الایجه پلههای باقیمانده را کمک زاویر کرد تا گیر نکند و عقب نماند. با هم از میان دو لنگهی دروازه...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
آخرین ویرایش