- ارسالی‌ها
- 268
- پسندها
- 1,451
- امتیازها
- 10,013
- مدال‌ها
- 9
- نویسنده موضوع
- #121
***
«لورا»
خودخواهی احساس عجیبی است. می‌تواند هر بلایی که دلش می‌خواهد برسرمان بیاورد. می‌تواند کاری کند که به‌سمت عزیزترین افراد زندگیمان اسلحه بکشیم. اصلاً حس خوبی نسبت به‌خ**یا*نت دوباره به‌والتر عزیزم ندارم. چیزی‌که درحال حاضر حالم را بدتر از چیزی‌که هست می‌کند، این است که وقتی یک‌اسلحه با خشاب پر را به‌سمتش نشانه گرفتم، حتی یک‌لحظه هم به‌اسلحه نگاه نکرد. در تمام مدت، نگاهش فقط و فقط روی صورت من ماند. حتی یک‌کلمه هم حرف نزد؛ اما کاش می‌زد. ای‌کاش فریادش هوا می‌رفت و از دستم چنان عصبانی می‌شد که صورتش قرمز شود. داد و فریاد بهتر از نگاه‌های ناباور و چشمان پر از اشکش است. همیشه از اشک‌های والتر متنفر بوده‌ام. هیچ‌وقت نمی‌خواستم دلیل ریخته‌شدن اشک‌های او شوم؛ اما مثل این‌که از تمام...
«لورا»
خودخواهی احساس عجیبی است. می‌تواند هر بلایی که دلش می‌خواهد برسرمان بیاورد. می‌تواند کاری کند که به‌سمت عزیزترین افراد زندگیمان اسلحه بکشیم. اصلاً حس خوبی نسبت به‌خ**یا*نت دوباره به‌والتر عزیزم ندارم. چیزی‌که درحال حاضر حالم را بدتر از چیزی‌که هست می‌کند، این است که وقتی یک‌اسلحه با خشاب پر را به‌سمتش نشانه گرفتم، حتی یک‌لحظه هم به‌اسلحه نگاه نکرد. در تمام مدت، نگاهش فقط و فقط روی صورت من ماند. حتی یک‌کلمه هم حرف نزد؛ اما کاش می‌زد. ای‌کاش فریادش هوا می‌رفت و از دستم چنان عصبانی می‌شد که صورتش قرمز شود. داد و فریاد بهتر از نگاه‌های ناباور و چشمان پر از اشکش است. همیشه از اشک‌های والتر متنفر بوده‌ام. هیچ‌وقت نمی‌خواستم دلیل ریخته‌شدن اشک‌های او شوم؛ اما مثل این‌که از تمام...
آخرین ویرایش
