نویسندگان، مهندسان روح بشریت هستند.
  • تذکر:

    نویسندگان عزیز از نوشتن رمان‌هایی با محتوای غیر اخلاقی خودداری کنید. در صورت مشاهده چنین موضوعی صحنه رمان شما بدون تذکر توسط ناظرین حذف خواهد شد.

    مواردی که شامل موضوعات غیراخلاقی می‌شود عبارت‌است از:

    1. پرداختن به زندگی افرادی با گرایش های خاص مانند (هم‌جنس‌گرایی، ....)

    2. بیان صریح عقاید سیاسی در رمان‌ها و زیر سوال بردن چارچوب‌های جامعه اسلامی

    3. بیان توصیف صریح جنسی و به کار بردن کلمات ناشایست.

    و...

    قبل از ایجاد رمانتان موارد زیر را در نظر داشته باشید:

    1. اسم رمان خود را طوری انتخاب کنید که داری مصادیق مجرمانه و خلاف عرف جامعه نباشد.

    2. از به کار بردن کلمات جنسی و مواردی که با شئونات اسلامی مغایرت دارد، به جد خودداری کنید.

    3- برای تایپ رمان می توانید طبق تاپیک آموزشی زیر رمان خود را ارسال کنید:

    کلیک کنید

    4. با مطالعه رمان‌های نویسندگان انجمن به آن‌ها امید نوشتن خواهید داد.

    کلیک کنید

در حال تایپ رمان عشق در چشم‌های توست | کژال احمدی کاربر انجمن یک رمان

kazhal_ahmadi

نو ورود
سطح
0
 
ارسالی‌ها
10
پسندها
37
امتیازها
33
  • نویسنده موضوع
  • #11
وقتی شارلین داشت رمان خود را می‌خواند، معده‌درد شدیدی داشتم و می‌دانستم که این از استرس زیاد است. بعد از دقایقی که ارائه‌ی شارلین تمام شد، نام من را از روی لیست صدا زدند. آرام بلند شدم و به روی صحنه رفتم. نگاهی به جمعیت کردم و دیدم همه نشسته‌اند، چشمان زیادی به من نگاه می‌کنند. استرس گرفته بودم. چند نفس عمیق کشیدم و در حالی که سکوت همه‌جا را پر کرده بود، شروع به صحبت درباره‌ی رمانم کردم. تمام تمرکزم را جمع کرده بودم، ولی معده‌دردم شدیدتر می‌شد و احساس حالت تهوع به من دست می‌داد. با این حال، سعی می‌کردم آرامش خودم را حفظ کنم.
در حین صحبت کردن، به یاد تمام زحماتی که برای نوشتن این رمان کشیده بودم افتادم. هر صفحه‌ای که نوشته بودم، یادآور شب‌های بی‌خوابی و افکار پر از ایده‌های جدید بود. به...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
آخرین ویرایش توسط مدیر
امضا : kazhal_ahmadi

موضوعات مشابه

کاربران بازدید کننده از موضوع (تعداد: 2)

کاربران در حال مشاهده موضوع (تعداد: 0, کاربر: 0, مهمان: 0)

عقب
بالا