نویسندگان، مهندسان روح بشریت هستند.

روی سایت دلنوشته حرف های ته مانده ی دلم | Zahra_m کاربر انجمن یک رمان

  • نویسنده موضوع Mélomanie
  • تاریخ شروع
  • پاسخ‌ها 40
  • بازدیدها 2,105
  • کاربران تگ شده هیچ
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.

Mélomanie

مدیر بازنشسته
سطح
40
 
ارسالی‌ها
6,097
پسندها
43,837
امتیازها
92,373
مدال‌ها
40
  • نویسنده موضوع
  • #1
IMG_20181108_130821.JPG

نام دلنوشته: حرف های ته مانده ی دلم

نام نویسنده: Zahra_m

مقدمه:

صدای قهقهه های من را که می شنوی...
بدان که از روی خوشحالی ام نیست...!
همه و همه...
از روی دیوانگی من است...!​
 
آخرین ویرایش

Mélomanie

مدیر بازنشسته
سطح
40
 
ارسالی‌ها
6,097
پسندها
43,837
امتیازها
92,373
مدال‌ها
40
  • نویسنده موضوع
  • #2
صدای تو...
ملودی شب های من است...
و این قلبم است که با ملودی صدایت می رقصد...!
 

Mélomanie

مدیر بازنشسته
سطح
40
 
ارسالی‌ها
6,097
پسندها
43,837
امتیازها
92,373
مدال‌ها
40
  • نویسنده موضوع
  • #3
گرمایی که لبخند های تو به من هدیه می دهد...
خورشید با آن عظمتش نمی تواند به من بدهد...!
 

Mélomanie

مدیر بازنشسته
سطح
40
 
ارسالی‌ها
6,097
پسندها
43,837
امتیازها
92,373
مدال‌ها
40
  • نویسنده موضوع
  • #4
دوست من...
گل ها هم خار دارند...!
این به این معنا نیست که او را زشت خطاب کنیم...!
 

Mélomanie

مدیر بازنشسته
سطح
40
 
ارسالی‌ها
6,097
پسندها
43,837
امتیازها
92,373
مدال‌ها
40
  • نویسنده موضوع
  • #5
"پدر“
چه واژه ی غریبی...!
واژه ای که حتی اگر یک روز آن را به زبان نیاوری...
دنیایت ناقص است...!
ولی چه فایده...!
وقتی که خیلی ها قدر این واژه را نمی دانند...!
 

Mélomanie

مدیر بازنشسته
سطح
40
 
ارسالی‌ها
6,097
پسندها
43,837
امتیازها
92,373
مدال‌ها
40
  • نویسنده موضوع
  • #6
هر بار بعد از شنیدن صدایت...
با دست گوش هایم را می گیرم...
تا که شاید صدایت هیچوقت از گوش هایم بیرون نرود...!
 

Mélomanie

مدیر بازنشسته
سطح
40
 
ارسالی‌ها
6,097
پسندها
43,837
امتیازها
92,373
مدال‌ها
40
  • نویسنده موضوع
  • #7
بهترین نقاش دنیا تو بودی...!
که تصویر خود را اینگونه زیبا بر روی مغزم...
نقاشی کردی...!
 

Mélomanie

مدیر بازنشسته
سطح
40
 
ارسالی‌ها
6,097
پسندها
43,837
امتیازها
92,373
مدال‌ها
40
  • نویسنده موضوع
  • #8
هر بار خستگی را بهانه می کنم...
تا که تو با دستان خود چای عشق را برایم...
دم بزنی...!
 

Mélomanie

مدیر بازنشسته
سطح
40
 
ارسالی‌ها
6,097
پسندها
43,837
امتیازها
92,373
مدال‌ها
40
  • نویسنده موضوع
  • #9
یه گل داریم توی باغچه ی خونمون...
که صداش می زنیم ”مامان“...!
ما هیچوقت بهش آب نمیدیم...!
و همینطور کود...!
بجاش...
اون به ما میده...
اون به ما کود میده تا رشت کنیم و بزرگ شیم...!
اون به ما آب میده تا خشک نشیم...!
حتی اگر...
خودش از تشنگی و بی آبی خشک شه...
و گلبرگ هاش بریزه...!
 

Mélomanie

مدیر بازنشسته
سطح
40
 
ارسالی‌ها
6,097
پسندها
43,837
امتیازها
92,373
مدال‌ها
40
  • نویسنده موضوع
  • #10
در جزیره ی تنهایی خود...
اینقدر گریستم...!
که دریا هم در کنارم...
کم آورد...!
 
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.

موضوعات مشابه

عقب
بالا