روی سایت مجموعه دلنوشته‌‌های پاگل | عسل کیانی کاربر انجمن یک رمان

  • نویسنده موضوع Exulansis-
  • تاریخ شروع
  • پاسخ‌ها 26
  • بازدیدها 1,385
  • کاربران تگ شده هیچ
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.

Exulansis-

کاربر سایت
کاربر فعال
تاریخ ثبت‌نام
10/11/20
ارسالی‌ها
1,277
پسندها
14,555
امتیازها
34,373
مدال‌ها
15
سن
16
سطح
19
 
  • نویسنده موضوع
  • #11
***
روباه، حتی هم‌جنس خودش هم گول می‌زند.
انسان، هم‌نوع خودش را آتش می‌زند.
عقاب، از هم‌جنس خود دوری می‌کند.
مار، برای شکار در لونه خود کمین می‌کند.
دنیا به روال بی‌رحمی و ناعدالتی می‌چرخد.
 
آخرین ویرایش توسط مدیر
امضا : Exulansis-

Exulansis-

کاربر سایت
کاربر فعال
تاریخ ثبت‌نام
10/11/20
ارسالی‌ها
1,277
پسندها
14,555
امتیازها
34,373
مدال‌ها
15
سن
16
سطح
19
 
  • نویسنده موضوع
  • #12
***
شبیه همان چرخ و فلک کودکیمان
که برای سوار شدنش شور و هیجان داشتیم؛
ولی حالا از اون فرار می‌کنیم.
خاطرات می‌مانند.
افراد می‌روند.
خودت می‌مانی و خودت و بهترین دوست تو‌؛
یعنی:
تنهایی!
 
آخرین ویرایش توسط مدیر
امضا : Exulansis-

Exulansis-

کاربر سایت
کاربر فعال
تاریخ ثبت‌نام
10/11/20
ارسالی‌ها
1,277
پسندها
14,555
امتیازها
34,373
مدال‌ها
15
سن
16
سطح
19
 
  • نویسنده موضوع
  • #13
***
آرام از روی تخت برمی‌خیزم. افکارم را پس می‌زنم.
به سمت کتاب قدیمی پدرم که بارها آن را خوانده بود، می‌روم.
آن‌قدر قدیمی بود که می‌ترسیدم برگه‌هایش از هم بپاشد.
با اسم کتاب، خیلی خوب میشد همزارد پنداری کرد.
«شکست»
اسم زیبایی برای این کتاب عالی بود.
در مقدمه آن، فقط از «امیل زولا» نویسنده این کتاب گفته میشد.
تلاش و کوشش آن تحسین‌برانگیز بود.

 
آخرین ویرایش توسط مدیر
امضا : Exulansis-

Exulansis-

کاربر سایت
کاربر فعال
تاریخ ثبت‌نام
10/11/20
ارسالی‌ها
1,277
پسندها
14,555
امتیازها
34,373
مدال‌ها
15
سن
16
سطح
19
 
  • نویسنده موضوع
  • #14
***
می‌توان از آن درس گرفت.
درس زندگی را آموخت. نشان می‌دهد، موفقیت آن‌قدر دور نیست؛
ولی در آخر سرنوشت تو مرگ خواهد بود.
تلخ است.
بسیار تلخ!
شاید همان بی‌رحمی دنیاست.
 
آخرین ویرایش توسط مدیر
امضا : Exulansis-

Exulansis-

کاربر سایت
کاربر فعال
تاریخ ثبت‌نام
10/11/20
ارسالی‌ها
1,277
پسندها
14,555
امتیازها
34,373
مدال‌ها
15
سن
16
سطح
19
 
  • نویسنده موضوع
  • #15
***
گاهی باید بخشید،
گذشت کرد از اتفاقات افتاده!
گاهی باید فراموش کنی،
آنچه را که دیدی و شنیدی!
گاهی باید گریه کنی،
که حس آرامش کنی!
گاهی باید بگویی،
تا بفهمند حقی داری!
گاهی باید سکوت کنی،
تا توهین نشنوی‌!
 
آخرین ویرایش توسط مدیر
امضا : Exulansis-

Exulansis-

کاربر سایت
کاربر فعال
تاریخ ثبت‌نام
10/11/20
ارسالی‌ها
1,277
پسندها
14,555
امتیازها
34,373
مدال‌ها
15
سن
16
سطح
19
 
  • نویسنده موضوع
  • #16
***
گاهی باید حس کنی،
تا بی‌حسی نابودت نکند.
گاهی باید آرام باشی،
تا خشم تو را تصرف نکند.
گاهی باید با خدا سخن بگویی،
تا فکر نکند فراموشش کردی.
گاهی باید عاشق شوی،
تا حس دلنتگی و دیوانگی را بچشی.
 
آخرین ویرایش توسط مدیر
امضا : Exulansis-

Exulansis-

کاربر سایت
کاربر فعال
تاریخ ثبت‌نام
10/11/20
ارسالی‌ها
1,277
پسندها
14,555
امتیازها
34,373
مدال‌ها
15
سن
16
سطح
19
 
  • نویسنده موضوع
  • #17
***
گاهی بهتر است به نصیحت‌ها گوش کنی،
تا به راه غلط نروی.
گاهی بهتر است دروغ نگویی،
تا اعتماد نرود.
گاهی بهتر است پنهان نکنی،
تا ننگ بد به تو ندهند.
گاهی بهتر است بیخیال باشی،
تا چیزهای الکی تو را آزار ندهد.
گاهی بهتر است، بیشتر در کنار رفیق باشی،
تا حس خوب و خوش به تو اتصال شود.
 
آخرین ویرایش توسط مدیر
امضا : Exulansis-

Exulansis-

کاربر سایت
کاربر فعال
تاریخ ثبت‌نام
10/11/20
ارسالی‌ها
1,277
پسندها
14,555
امتیازها
34,373
مدال‌ها
15
سن
16
سطح
19
 
  • نویسنده موضوع
  • #18
***
گاهی...
باید به تمام این گاهی‌ها گوش کنی تا تغییر کنی.
بهتر از چیزی که هستی بشوی؛ ولی...
کو گوشی که بشنود.
همه کر شده در لاک خودند.
فقط کافی‌ست کسی مشکلی داشته باشد.
سرش را در لاک دیگری می‌کند.
 
آخرین ویرایش توسط مدیر
امضا : Exulansis-

Exulansis-

کاربر سایت
کاربر فعال
تاریخ ثبت‌نام
10/11/20
ارسالی‌ها
1,277
پسندها
14,555
امتیازها
34,373
مدال‌ها
15
سن
16
سطح
19
 
  • نویسنده موضوع
  • #19
***
تیک تاک ساعت، گذشتن زمان.
هر دو آزار دهندست.
صدای بلند آن، گذشتن سریع و هم‌چون بادند.
ساعت چیزی بی‌معنی‌ست!
نه ضروریتی دارد نه فایده‌ای.
کاش هیچ‌وقت اختراع نمیشد.
 
آخرین ویرایش توسط مدیر
امضا : Exulansis-

Exulansis-

کاربر سایت
کاربر فعال
تاریخ ثبت‌نام
10/11/20
ارسالی‌ها
1,277
پسندها
14,555
امتیازها
34,373
مدال‌ها
15
سن
16
سطح
19
 
  • نویسنده موضوع
  • #20
***
دلم می‌خواهد آزادانه در شهر برگردم.
هرچه که می‌خواهم بخرم ببرم بنوشم.
پوششی دلخواه داشته باشم.
مثل کودکی باشم که از دنیا فقط و فقط شادی را می‌شناسد.
دلم ذهنی پاک و خالی می‌خواهد که هیچ چیز ان را پر نکند.
 
آخرین ویرایش توسط مدیر
امضا : Exulansis-
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.

موضوعات مشابه

عقب
بالا