- ارسالیها
- 309
- پسندها
- 4,045
- امتیازها
- 16,633
- مدالها
- 12
- نویسنده موضوع
- #11
***
برایت مینویسم؛ تا آخرِ این قصه را!
حتی اگر تویی، هیچوقت وجود نداشته باشد که بخواند درد نوشتههایم را!
مینویسم تا نازادان و دلداران دگر بخوانند و بدانند کمی از دلم را، بشنوند صدایم را و حس کنند تمام اشکهایم را... .
نازادم مبادا به گرگها و کفتارها اعتماد کنی!
میدانی که آخر چیزی از تو را به جا نمیگذارند.
به دنبال گوسفند نگرد. اینها همه از دستهی درندگان بیرحماند. من تا جایی که چشم کار میکرد قبل تو همهجا را جستجو کردم و گوسفند ندیدم. البته یک جاهایی هم دیدم؛ امّا آنها هم تنها لباس این حیوانات اهلی را به تن داشتند.
و تو نمیدانی که اینها از بقیه درندهتر و خطرناکترند و با ظاهرشان فریبت میدهند.
پس از اهلی و وحشی باهم به دور باش!
برایت مینویسم؛ تا آخرِ این قصه را!
حتی اگر تویی، هیچوقت وجود نداشته باشد که بخواند درد نوشتههایم را!
مینویسم تا نازادان و دلداران دگر بخوانند و بدانند کمی از دلم را، بشنوند صدایم را و حس کنند تمام اشکهایم را... .
نازادم مبادا به گرگها و کفتارها اعتماد کنی!
میدانی که آخر چیزی از تو را به جا نمیگذارند.
به دنبال گوسفند نگرد. اینها همه از دستهی درندگان بیرحماند. من تا جایی که چشم کار میکرد قبل تو همهجا را جستجو کردم و گوسفند ندیدم. البته یک جاهایی هم دیدم؛ امّا آنها هم تنها لباس این حیوانات اهلی را به تن داشتند.
و تو نمیدانی که اینها از بقیه درندهتر و خطرناکترند و با ظاهرشان فریبت میدهند.
پس از اهلی و وحشی باهم به دور باش!
آخرین ویرایش توسط مدیر