کامل شده مجموعه دلنوشته‌های نازاد بدون مازاد | نرگس برزن کاربر انجمن یک رمان

  • نویسنده موضوع نرگس برزن
  • تاریخ شروع
  • پاسخ‌ها 31
  • بازدیدها 2,433
  • کاربران تگ شده هیچ
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.

نرگس برزن

گوینده انجمن
گوینده انجمن
تاریخ ثبت‌نام
8/6/20
ارسالی‌ها
301
پسندها
3,983
امتیازها
16,633
مدال‌ها
12
سن
24
سطح
12
 
  • نویسنده موضوع
  • #11
***
برایت می‌نویسم؛ تا آخرِ این قصه را!
حتی اگر تویی، هیچ‌وقت وجود نداشته باشد که بخواند درد نوشته‌هایم را!
می‌نویسم تا نازادان و دلداران دگر بخوانند و بدانند کمی از دلم را، بشنوند صدایم را و حس کنند تمام اشک‌هایم را... .
نازادم مبادا به گرگ‌ها و کفتارها اعتماد کنی!
می‌دانی که آخر چیزی از تو را به جا نمی‌گذارند.
به دنبال گوسفند نگرد. این‌ها همه از دسته‌ی درندگان بی‌رحم‌اند. من تا جایی که چشم کار می‌کرد قبل تو همه‌جا را جستجو کردم و گوسفند ندیدم. البته یک جاهایی هم دیدم؛ امّا آن‌ها هم تنها لباس این حیوانات اهلی را به تن داشتند.
و تو نمی‌دانی که این‌ها از بقیه درنده‌تر و خطرناک‌ترند و با ظاهرشان فریبت می‌دهند.
پس از اهلی و وحشی باهم به دور باش!​
 
آخرین ویرایش توسط مدیر
امضا : نرگس برزن

نرگس برزن

گوینده انجمن
گوینده انجمن
تاریخ ثبت‌نام
8/6/20
ارسالی‌ها
301
پسندها
3,983
امتیازها
16,633
مدال‌ها
12
سن
24
سطح
12
 
  • نویسنده موضوع
  • #12
***
یادت است برایت نوشتم:
《من با چشم دلی که انگار بسته بود و ندید کی و چگونه یکی دل را به نام خودش زده به خود آمدم و غریبه‌ای را درونش یافتم؟
یادت هست که گفتم او از همه ماهرتر است؟ 》
حالا به تو می‌گویم که هیچ‌وقت با چشم دل بسته و ندید اجازه نده کسی دلت را به نام خودش بزند. جلوی ورود بیگانه به حوض بلوری درونت را بگیر؛
زیرا او که این گونه می‌آید همان ماهری‌ست که ویران‌گر است و از تو همانند من مخروبه به جا می‌گذارد.
ویرانه که باشی دیگر دلت ذوق داشتن هیچ نازادی را ندارد!​
 
آخرین ویرایش توسط مدیر
امضا : نرگس برزن

نرگس برزن

گوینده انجمن
گوینده انجمن
تاریخ ثبت‌نام
8/6/20
ارسالی‌ها
301
پسندها
3,983
امتیازها
16,633
مدال‌ها
12
سن
24
سطح
12
 
  • نویسنده موضوع
  • #13
***
برای خودت قانونی وضع کرده‌ای؟!
برای دلت قفل و رمزی گذاشته‌ای؟!
بی‌قانون و بی‌قفل و رمز در این دنیای پر از کلاهبردارِ مجازی و واقعی نمی‌توان زندگی کرد.
حواست کاملاً به خودت هست؟ مبادا گرگ‌ها و کفتارها حواست را به خودشان پرت کنند.
بگذار قانون اول را برایت بگویم:
《دوست داشتن مگر برای خانواده و اهلش اکیداً ممنوع است. باقی قانون‌ها را هم خودت قاطعانه بنویس و اجرایشان کن》.
حواست باشد در این آشفته بازارهای دل، دلت قفل آهنی و محکم با رمزی سخت و طولانی داشته باشد.
اگر رمز دلت دست نااهلی بیافتد بدان که باخته‌ای!
نازادم تو باید برنده‌ترین باشی! من باختنت را دوست ندارم؛ طعمه‌ی گرگ و کفتار شدنت را دوست ندارم!​
 
آخرین ویرایش توسط مدیر
امضا : نرگس برزن

نرگس برزن

گوینده انجمن
گوینده انجمن
تاریخ ثبت‌نام
8/6/20
ارسالی‌ها
301
پسندها
3,983
امتیازها
16,633
مدال‌ها
12
سن
24
سطح
12
 
  • نویسنده موضوع
  • #14
***
اگر درس‌ها و قانون‌های دنیای فانی را نیاموزی آن‌وقت روزگار، خط‌کش و چوبش را بر می‌دارد و به جانت می‌افتد تا بالاخره یک روز تو را پخته و جزغاله کند.
آن‌وقت است که می‌فهمی از فردا باید چگونه باشی و رفتار کنی.
چطور با موج‌های خروشانِ درد و رنج همراه شوی و بتازی تا کمتر آسیب ببینی.
جان دلم زندگی مواج است. یک دستت را به ساحل آرام و دست دیگرت را به ساحل خروشان بسپار و هر دو را کنار هم تجربه کن.
زندگی هم سیلی و شلاق موج‌های دریای طوفانی‌اش را لازم دارد هم نوازش موج‌های دریای آرام را... .​
 
آخرین ویرایش توسط مدیر
امضا : نرگس برزن

نرگس برزن

گوینده انجمن
گوینده انجمن
تاریخ ثبت‌نام
8/6/20
ارسالی‌ها
301
پسندها
3,983
امتیازها
16,633
مدال‌ها
12
سن
24
سطح
12
 
  • نویسنده موضوع
  • #15
***
شاید یک روزِ سردِ نارنجی پوش، باد بالش را بر روی پنجره اتاقت بلغزاند و آن را به آرامی هُل دهد و وارد شود.
خود را در موهای طلایی افتاده در بسترت بچرخاند و بیدارت کند.
شاید آمده تو را به کوچه و خیابان و به سمت عاشق شدن روانه کند.
حواست باشد که قدر آن‌روزها را بدانی! حواست باشد که تکراری در کار نیست. حواست باشد که روزهای پاییزی خودشان به تنهایی زیبا هستند و حالا اگر اتفاق خاصی هم بیافتد تا عمر داری در خاطرت می‌ماند.
چه تلخ باشد و چه شیرین این را بدان که خاص است و هر سال پاییز برایت مهم‌تر از قبل می‌‌گذرد.
و تو در انتظار همان فصل و همان تاریخ می‌مانی تا باز هم عطر آن‌روزها را استشمام کنی!​
 
آخرین ویرایش توسط مدیر
امضا : نرگس برزن

نرگس برزن

گوینده انجمن
گوینده انجمن
تاریخ ثبت‌نام
8/6/20
ارسالی‌ها
301
پسندها
3,983
امتیازها
16,633
مدال‌ها
12
سن
24
سطح
12
 
  • نویسنده موضوع
  • #16
***
حقیقت این است که ما همه گاهی به شدت از قوی بودن خسته می‌شویم. دلمان شانه‌ای محکم می‌خواهد برای خالی کردن همه‌ی آشفتگی‌ها.
زبانمان سنگین می‌شود از گفتن خوبم‌ها، و یکی را
می‌خواهیم که حتی از رنگ صدایمان متوجه حالمان شود. یکی که دریایی از شعور و معرفت و فهم باشد. آن‌که مهم باشی برایش!
نه، نه اشتباه نکن این کمبود محبّت نیست. ما انسانیم و ذاتمان این‌گونه است. این که اکثر مواقع محکم باشی و گوشه‌ای هم وا بروی اصلا بد نیست. تو انسانی و حق داری!
پس اگر همیشه قوی‌‌ وارانه و محکم قدم‌هایت را در جاده‌ی درست گذاشتی و گاهی هم خسته شدی هرگز خودت را سرزنش نکن؛ چون قطعاً بیراهه نمی‌روی!​
 
آخرین ویرایش توسط مدیر
امضا : نرگس برزن

نرگس برزن

گوینده انجمن
گوینده انجمن
تاریخ ثبت‌نام
8/6/20
ارسالی‌ها
301
پسندها
3,983
امتیازها
16,633
مدال‌ها
12
سن
24
سطح
12
 
  • نویسنده موضوع
  • #17
***
مبادا زمانی برسد که خودت را نخواهی و از خودت بودن، از حرف دلت و از استعدادهایت بگریزی و به دامانِ خستگی رو به زوال چنگ بزنی.
تو باید مار باشی و به روی اهداف و خواسته‌هایت چمبره بزنی!
تو باید حلقه‌ای محکم بر درِ آرزوهایت باشی. آن‌قدر در را بکوبی تا به رویت گشوده شود.
تو باید خودت باشی نه دیگری. و نه آن‌چه که می‌خواهند از تو بسازند و برایشان باشی!​
 
آخرین ویرایش توسط مدیر
امضا : نرگس برزن

نرگس برزن

گوینده انجمن
گوینده انجمن
تاریخ ثبت‌نام
8/6/20
ارسالی‌ها
301
پسندها
3,983
امتیازها
16,633
مدال‌ها
12
سن
24
سطح
12
 
  • نویسنده موضوع
  • #18
***
امروز می‌اندیشیدم تا دل‌نوشته‌ای را تقدیمت کنم؛ امّا دیدم تو خودت ناقوسِ عشقی و از دل می‌آیی.
تو همان دل‌نوشته شیرین و روانی که از دلی پرواز می‌کند و بر دلی دیگر به آهستگی و زیبایی فرود می‌آید.
اصلاً چه بگویم هنگامی که خودت به تنهایی، لاجرم بر دلم می‌نشینی!
تو نه شعری که آن را بسرایم؛ نه رمان عاشقانه‌ای که آن را بخوانم و حس بگیرم؛
تو خودِ دست نوشته‌های سرشار از ذوق منی؛
تو جوهر قلم و روح دمیده در صفحات دفتر منی!​
 
آخرین ویرایش توسط مدیر
امضا : نرگس برزن

نرگس برزن

گوینده انجمن
گوینده انجمن
تاریخ ثبت‌نام
8/6/20
ارسالی‌ها
301
پسندها
3,983
امتیازها
16,633
مدال‌ها
12
سن
24
سطح
12
 
  • نویسنده موضوع
  • #19
***
باد‌بان‌های کشتی زندگی‌ات را بکش و خودت را از تمام حرف‌هایی که مخالف جریان خواسته‌های تو می‌وزند رها کن.
بگذار زندگی‌ات در جهت وزش‌های ملایمِ اهدافت ادامه پیدا کند و پشت به طوفانِ زخم زبان‌ها و نمی‌توانی‌ها حرکت کند.
یادت باشد زندگیِ تو همان کشتی است که می‌تواند با نسیمی ملایم به ساحل برسد یا با طوفانی شدن دریا غرق شود و بی‌‌مقصد بماند!
نکته خوب آن این است که تمام هدایتش تنها و تنها دست خودت است؛ این‌که در مقابل دریای خشمگین و امواج طغیانگر مقاومت کنی یا تنها با چند موج کنترلش را از دست بدهی فقط بستگی به خودت دارد!​
 
آخرین ویرایش توسط مدیر
امضا : نرگس برزن

نرگس برزن

گوینده انجمن
گوینده انجمن
تاریخ ثبت‌نام
8/6/20
ارسالی‌ها
301
پسندها
3,983
امتیازها
16,633
مدال‌ها
12
سن
24
سطح
12
 
  • نویسنده موضوع
  • #20
***
زندگی را می‌بینی؟ هر روز همان روز است! آسمان هر روز همان رنگی است که خیلی قبل‌تر هم بوده. هنوز هم هر صبح که پا شوی خورشید دست و پنجه‌اش طلایی است.
می‌دانی تنها، بود و نبود بعضی آدم‌های مهم زندگی‌ات و افکار خودت هست که امروزت را از دیروز متمایز می‌کند.
این‌که دیروز چه کاری انجام می‌دادی و جایگاه امروزت کجاست روزهایت را متفاوت می‌کند وگرنه نُه‌ روز بعد، نُه‌ماه بعد و نُه سال جدید باهم فرقی ندارند.​
 
آخرین ویرایش توسط مدیر
امضا : نرگس برزن
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.

موضوعات مشابه

کاربران بازدید کننده از موضوع (تعداد: 0)

کاربران در حال مشاهده موضوع (تعداد: 0, کاربر: 0, مهمان: 0)

عقب
بالا