کامل شده مجموعه شعر زاده دردم | zeynolabedin کاربر انجمن یک رمان

  • نویسنده موضوع زین العابدین
  • تاریخ شروع
  • پاسخ‌ها 40
  • بازدیدها 2,945
  • کاربران تگ شده هیچ
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.

زین العابدین

کاربر نیمه فعال
کاربر نیمه فعال
تاریخ ثبت‌نام
18/8/18
ارسالی‌ها
665
پسندها
13,451
امتیازها
31,973
مدال‌ها
20
سطح
19
 
  • نویسنده موضوع
  • #11
بگذر و زنو بساز تو که زندگی تباه کرده ای
خدا میبخشدت اگر که توبه ز گناه کرده ای
گناهت بزرگ و خطایت عمدی یا غیر عمد
تو در پیش دل خودت کوه را کاه کرده ای
مسیر زندگیت از نو بساز ای آنکه پشیمانی
جلا ده جان و دلت گر به خدا نگاه کرده ای
میدانم سخت است توبه و راستی گزیدن
سفید میشود دلی که به خطا سیاه کرده ای
توبه واقعی آنست که گیرد غم کل وجودت
گر دیده و کام تلخ شد ، توبه آنگاه کرده ای
 
آخرین ویرایش
امضا : زین العابدین

زین العابدین

کاربر نیمه فعال
کاربر نیمه فعال
تاریخ ثبت‌نام
18/8/18
ارسالی‌ها
665
پسندها
13,451
امتیازها
31,973
مدال‌ها
20
سطح
19
 
  • نویسنده موضوع
  • #12
آمدی جانم به قربانت ولی اینجا چرا
اینجا که من افتاده ام از چشمها چرا
دستم گرفتی و با خود منو کشاندی
گلستان گذشتیم انداختیم صحرا چرا
نا رفیقی نکردم ، قبول که خطا رفتم
دوستان رفتند و من ماندم تنها چرا
توبه کردم و گفتی توبه پذیر است
توبه ام نمیدونم قبول نکرد خدا چرا
وقتی میتونیم تغییر دهیم رفتارمان
در زمان فاش شدن گناه حاشا چرا
شب و روز سرگردان در فضای مجازی
افتاده ایم در باتلاق بدی ، تقلا چرا
بیایید تغییر از خود شروع کنیم رفقا
گذر از خوبی و رفتن سوی بدیها چرا
شکستیم عهد و بد قولی ها کردیم
در سختیها نداریم به عهدها وفا چرا
 
امضا : زین العابدین

زین العابدین

کاربر نیمه فعال
کاربر نیمه فعال
تاریخ ثبت‌نام
18/8/18
ارسالی‌ها
665
پسندها
13,451
امتیازها
31,973
مدال‌ها
20
سطح
19
 
  • نویسنده موضوع
  • #13
کوچه اول رو گذشت
نای رفتن نداشت دیگر
پاهایش خسته تر آنی بود که بتواند ادامه دهد
سر را بالا کرد و نگاه و آهی از ته دل کشید
چیزی به مقصد نمونده بود اما
برای این خانم انگار هزار کیلومتر راه بوده
چشمانش را بست
میخواست استراحت کند اما افکارش اجازه نمیداد
با نداری ساخته
با اعتیادش ساخته
با برچسب های ه*رز گی ساخته
با بوی تعفن عرق های دست ساز ساخته
اما با این یکی دیگر نمیتواند بسازد
او دختر فلانی
فلان فلان محل است
القاب پدرش را تریلی نمیتواند بکشد
اما این زن حافظ القاب پدر بود و بجای تریلی یدک کش آنها
مبادا آبروی پدر برود
واما این آخری
عصمت و پاک دامنی اش را نشانه گرفته
دیگر نمیتوانست
دیگر درنگ جایز نبود و هرچه بادا باد
میخواهد بار آبروی پدر را روی زمین بگذارد تا آبروی خود را بخرد
کلی کلنجار...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : زین العابدین

زین العابدین

کاربر نیمه فعال
کاربر نیمه فعال
تاریخ ثبت‌نام
18/8/18
ارسالی‌ها
665
پسندها
13,451
امتیازها
31,973
مدال‌ها
20
سطح
19
 
  • نویسنده موضوع
  • #14
با پای پیاده و کفش های پاره پاره
تصمیم گرفت بر درد خود کُنَد چاره
راه افتاد او اما بود خسته و شکسته
لیکن مصمم بود و کمر همت را بسته
به یاد می آورد سختی روزهای گذشته
خیلی از مشکلات را در دفترش نوشته
روز اول آمد خواستگاری چه ها که نگفت
جواب بله گرفت و از یاد برد هر آنچه گفت
بشور و بساب و زندگی تکراری
تحمل کردن های سخت و اجباری
دم نزن و کاری نکن دختر بر باد رفته
زغال بزار و عرق درست کن طول هفته
 
آخرین ویرایش
امضا : زین العابدین

زین العابدین

کاربر نیمه فعال
کاربر نیمه فعال
تاریخ ثبت‌نام
18/8/18
ارسالی‌ها
665
پسندها
13,451
امتیازها
31,973
مدال‌ها
20
سطح
19
 
  • نویسنده موضوع
  • #15
وای از بی وفایی که گذاشت تنهایم امشب
یارم رفته از پیشم بی قرار و تنهایم امشب
یاریم کن خدا ، زین درد بگذرم و چاره کنم
سخت محتاج به یاری تو و درمانم امشب
دردی امشب همه وجودم فرا گرفت خدایا
ز بی کسی اما چاره ندارم و ویلانم امشب
 
امضا : زین العابدین

زین العابدین

کاربر نیمه فعال
کاربر نیمه فعال
تاریخ ثبت‌نام
18/8/18
ارسالی‌ها
665
پسندها
13,451
امتیازها
31,973
مدال‌ها
20
سطح
19
 
  • نویسنده موضوع
  • #16
دختر کوچولوی من امشب خواب ندارد
بیچاره بهانه مادر گرفته و تاب ندارد
اولین شب است در طول سه سال
مادر میخواهد و این دلم جواب ندارد
 
امضا : زین العابدین

زین العابدین

کاربر نیمه فعال
کاربر نیمه فعال
تاریخ ثبت‌نام
18/8/18
ارسالی‌ها
665
پسندها
13,451
امتیازها
31,973
مدال‌ها
20
سطح
19
 
  • نویسنده موضوع
  • #17
خدایا لطفی کن هیچ دلی بیمار نباشد
جای مادر پدر بالین فرزند بیدار نباشد
رحم داشته باشد دلهای ما و در خیالها
بر سر دوست نداشتنمون پیکار نباشد
بچه ها مقصر نابلدی زندگی ما نیستند
دل کوچکشان از کارهای ما بیزار نباشد
غنچه های باغ زندگی رو خودت نگهدار
دلشکسته از ما و دستشان سیگار نباشد
حرمت باشد بینمون و ارزشمند دلهامون
ارزش زندگیمون به دلار و دینار نباشد
 
امضا : زین العابدین

زین العابدین

کاربر نیمه فعال
کاربر نیمه فعال
تاریخ ثبت‌نام
18/8/18
ارسالی‌ها
665
پسندها
13,451
امتیازها
31,973
مدال‌ها
20
سطح
19
 
  • نویسنده موضوع
  • #18
شکستی دلم اما صدایش را نشنیدی یارم
رفتی و در نبودنت جانا بیکس و غمخوارم
نمیدانم چه ظلمی به درگاهت کردم خدایا
تنبیه کردی و اینچنین گره افتاده در کارم
حال این دو سه شب من را کس نمیداند
غم کل وجودم گرفته و اشتیاق گریه دارم
رسوای این جهان و آن جهانم کن که من
خسته گشته ام از خودم و این حال زارم
 
امضا : زین العابدین

زین العابدین

کاربر نیمه فعال
کاربر نیمه فعال
تاریخ ثبت‌نام
18/8/18
ارسالی‌ها
665
پسندها
13,451
امتیازها
31,973
مدال‌ها
20
سطح
19
 
  • نویسنده موضوع
  • #19
خاطری آزرده دارم و زین زندگی بیزارم
همه در خواب نازن اما من هنوز بیدارم
دیگران در پی گرفتن مدال از مدیریت
اما من ساده کل کل رنگ آبی تیره دارم
یکی مدال و دیگری درجه ای خواست
گفتم که آبیم و نارنجی را دوست ندارم
بساز مدیر با این همه کاربر کج و کوله
به رنگ آبی که خواستم خیلی امیدوارم
 
آخرین ویرایش
امضا : زین العابدین

زین العابدین

کاربر نیمه فعال
کاربر نیمه فعال
تاریخ ثبت‌نام
18/8/18
ارسالی‌ها
665
پسندها
13,451
امتیازها
31,973
مدال‌ها
20
سطح
19
 
  • نویسنده موضوع
  • #20
صبح تا شب و شب تا صبح بیداری مادر
خواب نداری و بچه ها را تو تیماری مادر
خود نمیخوابی و نگهبانی تا بخوابیم ما
بیداری و کارت شده غصه بچه داری مادر
فقط دو شب دخترم را من مادری کردم
فهمیدم که چقدر تو مسئولیت داری مادر
شب و روز به درگاه خدا باید نماز خوانم
که اینگونه فرشته و ما را نگهداری مادر
 
آخرین ویرایش
امضا : زین العابدین
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.

موضوعات مشابه

عقب
بالا