نویسندگان، مهندسان روح بشریت هستند.

شعر مجموعه اشعار مرز حسرت | تاوان کاربر انجمن یک رمان

  • نویسنده موضوع erik tavan
  • تاریخ شروع
  • پاسخ‌ها 16
  • بازدیدها 138
  • کاربران تگ شده هیچ

erik tavan

پرسنل مدیریت
مدیر تالار طبیعت
سطح
15
 
ارسالی‌ها
1,722
پسندها
5,149
امتیازها
25,673
مدال‌ها
20
  • نویسنده موضوع
  • مدیر
  • #11
حرف‌های ناگفته اما روزی پیدا می‌شوند
هر چه کتمان هم شوند، تبدیل به غوغا می‌شوند
خنده بر لب می‌زنم تا کس نداند راز من
بغض و رازهای نهفته روزی پیدا می‌شوند
از برای سنگدلان هیچ زود قضاوت‌ها نکن
حتی سنگدل‌ترین‌ها هم روزی شیدا می‌شوند
شب‌ها ترس کابوسی را من نمی‌خرم به جان
چون می‌دانم خواب‌هایم مفهوم رویا می‌شوند
هان مشو نومید که چون واقف نه ای از سر غیب
رنگین کمان هم بعد باران هویدا می‌شود
اما فکر نرمی شن‌های ساحل را نکن
که تمام ساحلان ختم به دریا می‌شوند
عشق و لبخندهای کوچک را مبادا گم کنی
زمانی تمام این ها قدر دنیا می‌شوند
گر بینی دوست و دشمن ز پشت خ**یا*نت‌ها بکرد
بذر غم را در خودت نکار که رسوا می‌شوند
گر ناکسان پایمال کنند عشقت را غمگین نشو
عشق‌های پاک نصیب دل‌های تنها می‌شوند
گر نیمه‌ی راه...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : erik tavan
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] Abra_.

erik tavan

پرسنل مدیریت
مدیر تالار طبیعت
سطح
15
 
ارسالی‌ها
1,722
پسندها
5,149
امتیازها
25,673
مدال‌ها
20
  • نویسنده موضوع
  • مدیر
  • #12
عاشقت بودم زمانی که عاشقی پیدا نبود
آن دم که چشمانت مرا از عمق چشمانم ربود
آن دم که این دلم مرا به لمس دستانت فروخت
فکر تو خواب را از این چشمان عاشقم زدود


* تضمین:
آن دم که چشمانت مرا از عمق چشمانم ربود
 
امضا : erik tavan
  • Clap
واکنش‌ها[ی پسندها] Abra_.

erik tavan

پرسنل مدیریت
مدیر تالار طبیعت
سطح
15
 
ارسالی‌ها
1,722
پسندها
5,149
امتیازها
25,673
مدال‌ها
20
  • نویسنده موضوع
  • مدیر
  • #13
رفتی اما در دلم احساس من کمتر نشد
چندی از روزها گذشت و حال من بهتر نشد
هنگام رفتن نگاهت آن چنان سرد بود دگر
که نگاهت تا به حال حتی از این سردتر نشد
نیستی و برای تو گلی ز باغچه چیدم و
حتی آن گل هم به اندازه‌ی من پرپر نشد
بارها از اهل و نا اهل دو صد خنجر خوردم ولی
درد و زخم هیچ کدام هم قدر این خنجر نشد
یاد آن بوسه در این قلبم جا خوش کرده ولی
یاد هیچ بوسه‌ی شیرینی از این تلخ‌تر نشد
یاد تو در دل همانند خداست اما دگر
که خدا با مخلوقش از این بیگانه‌تر نشد
 
امضا : erik tavan
  • fuego
واکنش‌ها[ی پسندها] Abra_.

erik tavan

پرسنل مدیریت
مدیر تالار طبیعت
سطح
15
 
ارسالی‌ها
1,722
پسندها
5,149
امتیازها
25,673
مدال‌ها
20
  • نویسنده موضوع
  • مدیر
  • #14
در پس شب‌های تار، صبحی روان خواهد شد
در پس تنهایی‌ها، عشقی نهان خواهد شد
قصه‌ی درد قفس، می‌گذرد بی‌هم‌نفس
مطمئن باش دردهایت، روزی تمام خواهد شد
 
آخرین ویرایش
امضا : erik tavan
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] Abra_.

erik tavan

پرسنل مدیریت
مدیر تالار طبیعت
سطح
15
 
ارسالی‌ها
1,722
پسندها
5,149
امتیازها
25,673
مدال‌ها
20
  • نویسنده موضوع
  • مدیر
  • #15
دردم از یار است و درمان نیز هم
فراز و نشیب این عشق نیست کم
گر چه روزی ساز دوری کوک شد
می‌جنگم پیروز نباشد این غم
خاطرات عشق، مرا خواهد کشت
درمانش جز مهر یار نیست این سم
این همه درد برایم انصاف نیست
اما به ابرو ندارم هیچ خم

*مصراع اول نام رمانی به همین نام از نویسنده مهسا پناهی در یک رمان است و این شعر مربوط به همین رمان است.
 
آخرین ویرایش
امضا : erik tavan
  • Clap
واکنش‌ها[ی پسندها] Abra_.

erik tavan

پرسنل مدیریت
مدیر تالار طبیعت
سطح
15
 
ارسالی‌ها
1,722
پسندها
5,149
امتیازها
25,673
مدال‌ها
20
  • نویسنده موضوع
  • مدیر
  • #16
زندگی در این جهان تنها خیالی بیش نیست
جهانی که رویا هم در آن کابوسی بیش نیست
در پی مفهوم عشق، گشتیم به قدر یک عمر
غافل از این که حس عشق هم خیالی بیش نیست
 
امضا : erik tavan

erik tavan

پرسنل مدیریت
مدیر تالار طبیعت
سطح
15
 
ارسالی‌ها
1,722
پسندها
5,149
امتیازها
25,673
مدال‌ها
20
  • نویسنده موضوع
  • مدیر
  • #17
حال یک دیوانه را دیوانه باور می‌کند
دروغ معشوقه را هم عاشق باور می‌کند
لشکر عشق هم اگر که روزی بی‌رهبر بود
دنیا یک غمدیده را بر لشکر رهبر می‌کند
 
امضا : erik tavan

موضوعات مشابه

کاربران بازدید کننده از موضوع (تعداد: 5)

کاربران در حال مشاهده موضوع (تعداد: 1, کاربر: 0, مهمان: 1)

عقب
بالا