مشاعره مشاعره مشروط (واژگان)

[Ms.Azar]

با تو گفتم بیدلم من بیدل
بیدل اکنون شدم که بیرون رفتی

تو
تورا باغیر میبینم صدایم در نمی اید
دلم میسوزد و کاری ز دستم بر نمی اید

سهراب

 

[hadi]

تو
تورا باغیر میبینم صدایم در نمی اید
دلم میسوزد و کاری ز دستم بر نمی اید

سهراب

زبون کردش اسپندیار دلیر
به کشتیش آورد سهراب زیر


اسفندیار

 

[Ms.Azar]

زبون کردش اسپندیار دلیر
به کشتیش آورد سهراب زیر


اسفندیار

چنین گفت رستم به اسفندیار
که کردار ماند ز ما یادگار

کی خسرو

 

[hadi]

چنین گفت رستم به اسفندیار
که کردار ماند ز ما یادگار

کی خسرو

وزیر خردمند بر پای خاست
چنین گفت کی خسرو داد و راست


زمانه

 

[Ms.Azar]

وزیر خردمند بر پای خاست
چنین گفت کی خسرو داد و راست


زمانه

غم زمانه خورم یا فراق یار کشم
به طاقتی که ندارم کدام بار کشم

کمینه

 

[hadi]

غم زمانه خورم یا فراق یار کشم
به طاقتی که ندارم کدام بار کشم

کمینه

خسرو که کمینه بندهٔ تست
در هر چه فتد افگندهٔ تست


اعجاز

 

[Ms.Azar]

خسرو که کمینه بندهٔ تست
در هر چه فتد افگندهٔ تست


اعجاز

نه دست صبر که در آستین عقل برم
نه پای عقل که در دامن قرار کشم

دلبری

 

[hadi]

نه دست صبر که در آستین عقل برم
نه پای عقل که در دامن قرار کشم

دلبری

دلبری دارم که دل در بند زلف و خال اوست
عاشقانش را ش*ر..اب از جام مالامال اوست

لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.

 

[Ms.Azar]

دلبری دارم که دل در بند زلف و خال اوست
عاشقانش را ش*ر..اب از جام مالامال اوست

دل
دل میرود ز دستم صاحب دلان خدارا
دردا که راز پنهان خواهد شد اشکارا

اسیر

 

[hadi]

دل
دل میرود ز دستم صاحب دلان خدارا
دردا که راز پنهان خواهد شد اشکارا

اسیر

زلفت نهاد دام بلا در ره دلم
آن کیست کو به دام بلایی اسیر نیست


گاو