روی سایت دلنوشته برای قلبِ شکسته ام | Yegane کاربر انجمن یک رمان

[YGNeae]

می رود اما...
داستانم با رفتنش تمام نمی شود
بلکه
داستان او در زندگی ام تمام می شود...
اینطور نیست؟
آدم هایی که با میل خودشان میروند را باید مانند کتابی بست...
یا
هرگاه که فردی را بی احتیاط در قلب خود جای می دهی، باید صفحه آخر همان کتاب را بخوانی تا ببینی پایان آن چگونه می شود..!

​

 

[YGNeae]

می دانی قلبم؟
می گویند پایان هرگز بد نیست...
بلکه همیشه خوب است...
اگر بد باشد، یعنی هنوز پایان نرسیده است...
پس این حال بد من و تو تمامی نخواهد داشت نه؟
آن هم در دنیایی که هر لحظه پلک زدنمان مصادف می شود با بدتر شدن حالمان!

​

 

[YGNeae]

خوب می دانم که هرچه را از دست داده ام، ارزشش را داشته است...
پس افسوس نبودنش را نمی خورم...
قطعا من نخواسته ام آنها را از دست دهم...
آنها خودشان رفته اند...
چرا؟
زیرا فهمیدند برایم ارزش دارند و بودن با آنها، مرا شاد می کند...!

​

 

[YGNeae]

اصلا بگذار بپرسم
"این قلب است؟"
که هر روز صدها ادم واردش می شوند و بعد، زندگی تاریک...؟
قلب وظیفه اش کمک کردن به زنده ماندن است...
نه رساندن دل ها به یکدیگر..
​

 

[YGNeae]

قلبم؟
می شود کمی خوددار باشی؟
باور کن این، رسمش نیست که انسان های قدیمی ای که با سختی از خانه ام بیرون کرده ام را برگردانی...!

​

 

[YGNeae]

چند مدت گذشته است از اخرین خون ریزی قلبم؟
نمی دانم، شاید همین یک ثانیه قبل باشد...
آخر می دانید؟
این قلبِ من همیشه شکسته است
و
یک قلب شکسته، همیشه در حال خون گریه کردن است...

​

 

[YGNeae]

نمی توانست این باشد...
من انتخاب نکردم، بلکه کار تو بود!
هر اشتباهی کنم و همه چیز تباه شود، تقصیرِ شخصِ خودت است!
امیدوارم تباه شوی، چون هرگاه شوی من هم می شوم...
شکسته ای، یعنی من درد دارم
از کار افتاده ای، یعنی من مرده ام
ناراحتی چه با آدم می کند که خودش را نفرین کند؟
​

 

[YGNeae]

قلبم در گردانی شده است که هر نوع انسانی وارد آن می شود...
خودتان بگویید....
قلبی که هر روز بیش از صد انسان در خودش جای می دهد، سرنوشتش چه می شود؟
خود من، این را خوب می دانم که هر چه می شود، قلب نمی شود
بلکه، تبدیل به وسیله بازی می شود...
اینطور نیست؟!

​

 

[YGNeae]

کاش می‌شد تو هم مانند خیلی از آدم ها کلید می‌داشتی...
یک کلید برای قلب!
آدمهایی که قلبشان مجهز به کلید است، معنای واقعی عشق و خوشبختی را می‌دانند!
می‌دانی چطور؟
ساده‌ است...
هر که وارد قلبشان می‌شود را با کلیدش زندانی می‌کنند و در آخر، آن فرد برایشان می‌ماند...!
اما من...؟
هرکس وارد قلبِ سوت و کورم شد، پشیمان و نا امید بازگشت و دیگر، از همان راهی که وارد قلبم شده بود عبور نکرد...
تنهایی زیباست، نه؟
​

 

[YGNeae]

بعضی انسان ها هم وجود دارند که...
دلیل گریه های مخفیانه، قلب درد ها و ناراحتی ها هستند..
اما ما، انقدر ساده‌ایم که باز هم وجودشان از دارو برایمان واجب تر است...
همان دارویی که، ما را به خوابی هزار ساله می برد و وقتی از خواب بیدار می شویم، همه چیز برایمان عوض می شود...
و در اخر، خودت می مانی و یک قلب شکسته و جنونی که تو را وادار به صحبت کردن برای قلبت می کند...

​