متن با فونت FarhangBlack
در پاییز، نغمه‌های نوشتن در آسمان معلق‌اند. داستان‌هایی که با هر دم سردی از باد، جان می‌گیرند و دل‌ها را می‌نوازند.

شاعر‌پارسی اشعار هوشنگ ابتهاج

  • نویسنده موضوع ldkh
  • تاریخ شروع
  • پاسخ‌ها 166
  • بازدیدها 4,327
  • کاربران تگ شده هیچ

Setayesh-B

کاربر فعال
سطح
29
 
ارسالی‌ها
1,178
پسندها
25,768
امتیازها
47,073
مدال‌ها
21
  • محروم
  • #121
چشم گریان تو نازم، حال دیگرگون ببین
گریه ی لیلی کنار بستر مجنون ببین

بر نتابید این دل نازک غم هجران دوست
یارب این صبر کم و آن محنت افزون ببین

مانده ام با آب چشم و آتش دل، ساقیا
چاره ی کار مرا در آب آتشگون ببین

رشکت آمد ناز و نوش گل در آغوش بهار
ای گشوده دست یغمای خزان، اکنون ببین

سایه دیگر کار چشم و دل گذشت از اشک و آه
تیغ هجران است اینجا، موج موج خون ببین
 
امضا : Setayesh-B

Setayesh-B

کاربر فعال
سطح
29
 
ارسالی‌ها
1,178
پسندها
25,768
امتیازها
47,073
مدال‌ها
21
  • محروم
  • #122
چه خواهی از سر من
ای سیاهی شب هجران
سپید کردی چشمم در انتظار سپیده …
 
امضا : Setayesh-B

Setayesh-B

کاربر فعال
سطح
29
 
ارسالی‌ها
1,178
پسندها
25,768
امتیازها
47,073
مدال‌ها
21
  • محروم
  • #123
تا کی کنی پریشان دل های مبتلا را
آن خرمن بلا را پیش صبا مگستر
 
امضا : Setayesh-B

Setayesh-B

کاربر فعال
سطح
29
 
ارسالی‌ها
1,178
پسندها
25,768
امتیازها
47,073
مدال‌ها
21
  • محروم
  • #124
محتاج یک کرشمه‌ ام ای مایهٔ امید
این عشق را ز آفت حِرمان نگاه دار

ما با امید صبح وصال تو زنده ایم
ما را ز هول این شب هجران نگاه دار
 
امضا : Setayesh-B

Setayesh-B

کاربر فعال
سطح
29
 
ارسالی‌ها
1,178
پسندها
25,768
امتیازها
47,073
مدال‌ها
21
  • محروم
  • #125
بامدادان که کبوترها
بر لب پنجره باز، سحر غلغله می‌آغازند
جان گل رنگ مرا
بر سر دست بگیر
به تماشاگه پرواز ببر
آه بشتاب که هم پروازان
نگران غمِ هم پروازند …
 
امضا : Setayesh-B

Setayesh-B

کاربر فعال
سطح
29
 
ارسالی‌ها
1,178
پسندها
25,768
امتیازها
47,073
مدال‌ها
21
  • محروم
  • #126
صبرِ تلخم گر بر و باری نداد
هرگزم انـدوهِ نومیـدی مباد

پاره پاره از تنِ خود می بُرم
آبی از خونِ دلِ خود میخورم

من درین بازی چه بردم؟باختم!
داشتم لعلِ دلی، انداختم …

باختم، اما همی بُرد من است
بازیی زین دست در خوردِ من است

زندگانی چیست؟ پُر بالا و پست
راست همچون سرگذشتِ یوسف است

از دو پیـراهن بلا آمد پدید
راحت از پیراهنِ سوم رسید

گر چنین خون میرود از گُرده‌ام
دشنه‌ی دشنامِ دشمن خورده‌ام
 
امضا : Setayesh-B

Setayesh-B

کاربر فعال
سطح
29
 
ارسالی‌ها
1,178
پسندها
25,768
امتیازها
47,073
مدال‌ها
21
  • محروم
  • #127
صد ره به رخ تو در گشودم من
بر تو دل خویش را نمودم من

جان مایه ی آن امید لرزان را
چندان که تو کاستی، فزودم من

می سوختم و مرا نمی دیدی
امروز نگاه کن که دودم من

تا من بودم نیامدی، افسوس!
وانگه که تو آمدی، نبودم من
 
امضا : Setayesh-B

Setayesh-B

کاربر فعال
سطح
29
 
ارسالی‌ها
1,178
پسندها
25,768
امتیازها
47,073
مدال‌ها
21
  • محروم
  • #128
ﺍﯼ ﺷﺎﺩﯼ ﺁﺯﺍﺩﯼ
ﺭﻭﺯﯼ ﮐﻪ ﺗﻮ ﺑﺎﺯﺁﯾﯽ
ﺑﺎ ﺍﯾﻦ ﺩﻝِ ﻏﻢ ﭘﺮﻭﺭﺩ
ﻣﻦ ﺑﺎ ﺗﻮ ﭼﻪ ﺧﻮﺍﻫﻢ ﮐﺮﺩ …؟
 
امضا : Setayesh-B

Setayesh-B

کاربر فعال
سطح
29
 
ارسالی‌ها
1,178
پسندها
25,768
امتیازها
47,073
مدال‌ها
21
  • محروم
  • #129
منظورِ من
که منظره افروز عالمی ست

چون برق خنده ای زد و
از منظرم گذشت …
 
امضا : Setayesh-B

Setayesh-B

کاربر فعال
سطح
29
 
ارسالی‌ها
1,178
پسندها
25,768
امتیازها
47,073
مدال‌ها
21
  • محروم
  • #130
دیوانه چون طغیان کند
زنجیر و زندان بشکند

از زلف لیلی حلقه ای
بر گردن مجنون کنید ..
 
امضا : Setayesh-B

کاربران بازدید کننده از موضوع (تعداد: 0)

کاربران در حال مشاهده موضوع (تعداد: 0, کاربر: 0, مهمان: 0)

عقب
بالا