مشاعره مشاعره با اشعار عباس صفاری

  • نویسنده موضوع SETAYESH.MO
  • تاریخ شروع
  • پاسخ‌ها 31
  • بازدیدها 1,797
  • کاربران تگ شده هیچ

m.sina

کاربر خبره
کاربر خبره
تاریخ ثبت‌نام
10/8/20
ارسالی‌ها
3,594
پسندها
7,234
امتیازها
35,773
مدال‌ها
16
سطح
14
 
  • #11
دستت که می رود به سمت گوشواره هات

تنوره کشان وحشی می شود خون

تا انتهای هر رگ بن بستم

در اعماق این لحظه بی زمان!!
نگو کسی به فکرت نیست
و نامت را دنیا از یاد برده است
شاید دنیا تویی و من
و نام ما مهم نیست در جریده عالم
 
امضا : m.sina

فلورا.

کاربر حرفه‌ای
کاربر حرفه‌ای
تاریخ ثبت‌نام
6/8/22
ارسالی‌ها
1,955
پسندها
4,688
امتیازها
28,973
مدال‌ها
17
سطح
14
 
  • #12
نگو کسی به فکرت نیست
و نامت را دنیا از یاد برده است
شاید دنیا تویی و من
و نام ما مهم نیست در جریده عالم
ماموریت بی خطر باز کردن بندشان را

به عهده بگیرم

زمستان را

به خاطر چتری دوست دارم

که سرپناهش را در باران!
 
امضا : فلورا.
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] m.sina

m.sina

کاربر خبره
کاربر خبره
تاریخ ثبت‌نام
10/8/20
ارسالی‌ها
3,594
پسندها
7,234
امتیازها
35,773
مدال‌ها
16
سطح
14
 
  • #13
ماموریت بی خطر باز کردن بندشان را

به عهده بگیرم

زمستان را

به خاطر چتری دوست دارم

که سرپناهش را در باران!
نگو کسی به فکرت نیست
و نامت را دنیا از یاد برده است
شاید دنیا
تویی و من
 
امضا : m.sina

فلورا.

کاربر حرفه‌ای
کاربر حرفه‌ای
تاریخ ثبت‌نام
6/8/22
ارسالی‌ها
1,955
پسندها
4,688
امتیازها
28,973
مدال‌ها
17
سطح
14
 
  • #14
نگو کسی به فکرت نیست
و نامت را دنیا از یاد برده است
شاید دنیا
تویی و من
نقش بازی نمی کند

حتا خودپسندترین بازیگر هم می داند

مردم غافلگیر شده

تماشاگران خوبی نیستند.!!
 
امضا : فلورا.
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] m.sina

m.sina

کاربر خبره
کاربر خبره
تاریخ ثبت‌نام
10/8/20
ارسالی‌ها
3,594
پسندها
7,234
امتیازها
35,773
مدال‌ها
16
سطح
14
 
  • #15
نقش بازی نمی کند

حتا خودپسندترین بازیگر هم می داند

مردم غافلگیر شده

تماشاگران خوبی نیستند.!!
در این سن و سال اما
فقط می توانم دستت را
که هنوز بوی سیب می دهد بگیرم
و بازگردانمت به صبح آفرینش
 
امضا : m.sina

فلورا.

کاربر حرفه‌ای
کاربر حرفه‌ای
تاریخ ثبت‌نام
6/8/22
ارسالی‌ها
1,955
پسندها
4,688
امتیازها
28,973
مدال‌ها
17
سطح
14
 
  • #16
در این سن و سال اما
فقط می توانم دستت را
که هنوز بوی سیب می دهد بگیرم
و بازگردانمت به صبح آفرینش
شمع نیستم

که به یک فوت تو

کلاه از سرم بیفتد

رسم دهان دوختن نیز تازگی ها

با رواج شکنجه ی روح

یکسره منسوخ شده است!
 
امضا : فلورا.
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] m.sina

m.sina

کاربر خبره
کاربر خبره
تاریخ ثبت‌نام
10/8/20
ارسالی‌ها
3,594
پسندها
7,234
امتیازها
35,773
مدال‌ها
16
سطح
14
 
  • #17
شمع نیستم

که به یک فوت تو

کلاه از سرم بیفتد

رسم دهان دوختن نیز تازگی ها

با رواج شکنجه ی روح

یکسره منسوخ شده است!
تو را و اشتیاق مرا
به اجزای موریانه پسند تجزیه می کند
وچشم هایت را می برد
مانند دوتمبر باطل شده ی قدیمی
در آلبومی کپک زده بچسباند
 
امضا : m.sina

فلورا.

کاربر حرفه‌ای
کاربر حرفه‌ای
تاریخ ثبت‌نام
6/8/22
ارسالی‌ها
1,955
پسندها
4,688
امتیازها
28,973
مدال‌ها
17
سطح
14
 
  • #18
در این سن و سال اما

فقط می توانم دستت را

که هنوز بوی سیب می دهد بگیرم

و بازگردانمت به صبح آفرینش:/
 
امضا : فلورا.
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] m.sina

m.sina

کاربر خبره
کاربر خبره
تاریخ ثبت‌نام
10/8/20
ارسالی‌ها
3,594
پسندها
7,234
امتیازها
35,773
مدال‌ها
16
سطح
14
 
  • #19
در این سن و سال اما

فقط می توانم دستت را

که هنوز بوی سیب می دهد بگیرم

و بازگردانمت به صبح آفرینش:/
شمع نیستم که به یک فوت تو
کلاه از سرم بیفتد
رسم دهان دوختن نیز تازگی ها
با رواج شکنجه ی روح
یکسره منسوخ شده است
 
امضا : m.sina

فلورا.

کاربر حرفه‌ای
کاربر حرفه‌ای
تاریخ ثبت‌نام
6/8/22
ارسالی‌ها
1,955
پسندها
4,688
امتیازها
28,973
مدال‌ها
17
سطح
14
 
  • #20
شمع نیستم که به یک فوت تو
کلاه از سرم بیفتد
رسم دهان دوختن نیز تازگی ها
با رواج شکنجه ی روح
یکسره منسوخ شده است
تنهاتر از من و تو

پاییز

مسافری غریب است

که از پل بی انتهای غروب

آرام می گذرد.
 
امضا : فلورا.
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] m.sina

کاربران در حال مشاهده موضوع (تعداد: 0, کاربر: 0, مهمان: 0)

عقب
بالا