- تاریخ ثبتنام
- 1/9/23
- ارسالیها
- 2,700
- پسندها
- 21,980
- امتیازها
- 48,373
- مدالها
- 35
خلوت شبهای من را بی حضورت ماه نیستخاطرت باشد کسی را خواستی مجنون کنی
زخم قدری بر دلش بگذار مرهم بیشتر
هیچ کس غیر از خیالت در دلم همراه نیست
خلوت شبهای من را بی حضورت ماه نیستخاطرت باشد کسی را خواستی مجنون کنی
زخم قدری بر دلش بگذار مرهم بیشتر
خلوتی داریم و حالی با خیال خویشتنخلوت شبهای من را بی حضورت ماه نیست
هیچ کس غیر از خیالت در دلم همراه نیست
خنده کن خنده چو سوری زطرب با دلبرخلوتی داریم و حالی با خیال خویشتن
گر گذاردمان فلک حالی به حال خویشتن
ما در این عالم که خود کنج ملالی بیش نیست
عالمی داریم در کنج ملال خویشتن
خواهی که جهان بر کف اقبال تو باشدخط نمیسازد مرا زان لعل جانپرور جدا
تشنه کی گردد به تیغ موج از کوثر جدا؟
خیز که امروز جهان آن ماستخواهی که جهان بر کف اقبال تو باشد
خواهان کسی باش که خواهان تو باشو![]()
خُرّم آنکس که در این محنتگاهخیز که امروز جهان آن ماست
جان و جهان ساقی و مهمان ماست
خیز که فرمان ده جان و جهان
از كرم امروز به فرمان ماست
خویشتن داری کنید ای عاشقان با درد عشقخُرّم آنکس که در این محنتگاه
خاطری را سبب تسکین است...
خلایق در تو حیرانند و جای حیرتست الحقخُرّم آنکس که در این محنتگاه
خاطری را سبب تسکین است...