متن با فونت FarhangBlack
در پاییز، نغمه‌های نوشتن در آسمان معلق‌اند. داستان‌هایی که با هر دم سردی از باد، جان می‌گیرند و دل‌ها را می‌نوازند.

مشاعره مشاعره با اشعار پروین اعتصامی

  • نویسنده موضوع ISET1
  • تاریخ شروع
  • پاسخ‌ها 129
  • بازدیدها 4,463
  • کاربران تگ شده هیچ

m.sina

کاربر خبره
سطح
14
 
ارسالی‌ها
3,536
پسندها
7,166
امتیازها
35,773
مدال‌ها
16
  • #101
وقت گذشته را نتوانی خرید باز
مفروش خیره، کاین گهر پاک بی بهاست
تا به کی جان کندن اندر آفتاب ای رنجبر
ریختن از بهر نان از چهره آب، ای رنجبر
زین همه خواری که بینی زآفتاب و خاک و باد
چیست مزدت جز نکوهش با عتاب ای رنجبر
 
امضا : m.sina

ملکه جهنمی❄

گوینده انجمن
سطح
25
 
ارسالی‌ها
2,868
پسندها
16,619
امتیازها
44,373
مدال‌ها
20
  • #102
تا به کی جان کندن اندر آفتاب ای رنجبر
ریختن از بهر نان از چهره آب، ای رنجبر
زین همه خواری که بینی زآفتاب و خاک و باد
چیست مزدت جز نکوهش با عتاب ای رنجبر
رهی که گمرهیش در پی است نسپردن
دریکه فتنه‌اش اندر پس است نگشودن
 
امضا : ملکه جهنمی❄

ꜱᴀʜᴇʟ

مدیر بازنشسته
سطح
36
 
ارسالی‌ها
7,492
پسندها
32,555
امتیازها
96,874
مدال‌ها
37
  • #103
نفس دیویست فریبنده از او بگریز

سر بتدبیر بپیچ از خط فرمانش
 
امضا : ꜱᴀʜᴇʟ

ملکه جهنمی❄

گوینده انجمن
سطح
25
 
ارسالی‌ها
2,868
پسندها
16,619
امتیازها
44,373
مدال‌ها
20
  • #104
نفس دیویست فریبنده از او بگریز


سر بتدبیر بپیچ از خط فرمانش
شنیده‌اید که آسایش بزرگان چیست:

برای خاطر بیچارگان نیاسودن
 
امضا : ملکه جهنمی❄
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] m.sina

m.sina

کاربر خبره
سطح
14
 
ارسالی‌ها
3,536
پسندها
7,166
امتیازها
35,773
مدال‌ها
16
  • #105
شنیده‌اید که آسایش بزرگان چیست:

برای خاطر بیچارگان نیاسودن
نیکنامی نباشد از ره عجب
خنگ آز و هوس همی راندن
روز دعوی چو طبل بانگ زدن
وقت کوشش ز کار واماندن
 
امضا : m.sina

ملکه جهنمی❄

گوینده انجمن
سطح
25
 
ارسالی‌ها
2,868
پسندها
16,619
امتیازها
44,373
مدال‌ها
20
  • #106
نیکنامی نباشد از ره عجب
خنگ آز و هوس همی راندن
روز دعوی چو طبل بانگ زدن
وقت کوشش ز کار واماندن
نه‌اش پروای از پای اوفتادن

نه‌اش سودای کار از دست دادن

بتندی گفت کای مسکین نادان

چرائی فارغ از ملک سلیمان
 
امضا : ملکه جهنمی❄
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] m.sina

m.sina

کاربر خبره
سطح
14
 
ارسالی‌ها
3,536
پسندها
7,166
امتیازها
35,773
مدال‌ها
16
  • #107
نه‌اش پروای از پای اوفتادن

نه‌اش سودای کار از دست دادن

بتندی گفت کای مسکین نادان

چرائی فارغ از ملک سلیمان
نیکنامی نباشد از ره عجب
خنگ آز و هوس همی راندن
روز دعوی چو طبل بانگ زدن
وقت کوشش ز کار واماندن
خستگان را ز طعنه جان خستن
دل خلق خدای رنجاندن
 
امضا : m.sina

عابر پیاده

رفیق جدید انجمن
سطح
2
 
ارسالی‌ها
54
پسندها
238
امتیازها
1,023
مدال‌ها
3
  • #108
نیکنامی نباشد از ره عجب
خنگ آز و هوس همی راندن
روز دعوی چو طبل بانگ زدن
وقت کوشش ز کار واماندن
خستگان را ز طعنه جان خستن
دل خلق خدای رنجاندن
نه آگهیست ز حکم قضا شدن دلتنگ
نه مردمى است ز دست زمانه نالیدن
مگو چرا مژه گشتم من و تو مردم چشم
ازاین حدیث کس آگه نشد به پرسیدن
 
امضا : عابر پیاده
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] m.sina

ملکه جهنمی❄

گوینده انجمن
سطح
25
 
ارسالی‌ها
2,868
پسندها
16,619
امتیازها
44,373
مدال‌ها
20
  • #109
نه آگهیست ز حکم قضا شدن دلتنگ
نه مردمى است ز دست زمانه نالیدن
مگو چرا مژه گشتم من و تو مردم چشم
ازاین حدیث کس آگه نشد به پرسیدن
نیفتد با کسی ما را سر و کار

که خود، هم توشه داریم و هم انبار
 
امضا : ملکه جهنمی❄
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] m.sina

m.sina

کاربر خبره
سطح
14
 
ارسالی‌ها
3,536
پسندها
7,166
امتیازها
35,773
مدال‌ها
16
  • #110
نیفتد با کسی ما را سر و کار

که خود، هم توشه داریم و هم انبار
رام تو نمی‌شود زمانه
رام از چه شدی رمیدن آموز

مندیش که دام هست یا نه
بر مردم چشم دیدن آموز
 
امضا : m.sina

کاربران در حال مشاهده موضوع (تعداد: 0, کاربر: 0, مهمان: 0)

عقب
بالا