m.sina کاربر خبره سطح 14 ارسالیها 3,536 پسندها 7,166 امتیازها 35,773 مدالها 16 20/9/22 #81 فلورا. گفت مشو خودبین، که نیکی با فقیران نخستین فرض بودست اغنیا را ز محتاجان خبر گیر، ای که داری چراغ دولت و گنج غنا را! کلیک کنید تا باز شود... ای زورمند، روز ضعیفان سیه مکن خونابه میچکد همی از دست انتقام امضا : m.sina
فلورا. گفت مشو خودبین، که نیکی با فقیران نخستین فرض بودست اغنیا را ز محتاجان خبر گیر، ای که داری چراغ دولت و گنج غنا را! کلیک کنید تا باز شود... ای زورمند، روز ضعیفان سیه مکن خونابه میچکد همی از دست انتقام
فلورا. کاربر حرفهای سطح 14 ارسالیها 1,966 پسندها 4,715 امتیازها 28,973 مدالها 17 23/9/22 #82 m.sina گفت ای زورمند، روز ضعیفان سیه مکن خونابه میچکد همی از دست انتقام کلیک کنید تا باز شود... مندیش که دام هست یا نه بر مردم چشم، دیدن آموز شو روز بفکر آب و دانه هنگام شب، آرمیدن آموز! امضا : فلورا.
m.sina گفت ای زورمند، روز ضعیفان سیه مکن خونابه میچکد همی از دست انتقام کلیک کنید تا باز شود... مندیش که دام هست یا نه بر مردم چشم، دیدن آموز شو روز بفکر آب و دانه هنگام شب، آرمیدن آموز!
m.sina کاربر خبره سطح 14 ارسالیها 3,536 پسندها 7,166 امتیازها 35,773 مدالها 16 14/10/22 #83 فلورا. گفت مندیش که دام هست یا نه بر مردم چشم، دیدن آموز شو روز بفکر آب و دانه هنگام شب، آرمیدن آموز! کلیک کنید تا باز شود... زادن و کشتن و پنهان کردن دهر را رسم و ره دیرین است خرم انکس که در این محنت گاه خاطری را سبب تسکین ست امضا : m.sina
فلورا. گفت مندیش که دام هست یا نه بر مردم چشم، دیدن آموز شو روز بفکر آب و دانه هنگام شب، آرمیدن آموز! کلیک کنید تا باز شود... زادن و کشتن و پنهان کردن دهر را رسم و ره دیرین است خرم انکس که در این محنت گاه خاطری را سبب تسکین ست
فلورا. کاربر حرفهای سطح 14 ارسالیها 1,966 پسندها 4,715 امتیازها 28,973 مدالها 17 28/10/22 #84 m.sina گفت زادن و کشتن و پنهان کردن دهر را رسم و ره دیرین است خرم انکس که در این محنت گاه خاطری را سبب تسکین ست کلیک کنید تا باز شود... تو بباغ آمدی و ما رفتیم آنکه آورد ترا، ما را برد اندرین دفتر پیروزه، سپهر آنچه را ما نشمردیم، شمرد:// امضا : فلورا.
m.sina گفت زادن و کشتن و پنهان کردن دهر را رسم و ره دیرین است خرم انکس که در این محنت گاه خاطری را سبب تسکین ست کلیک کنید تا باز شود... تو بباغ آمدی و ما رفتیم آنکه آورد ترا، ما را برد اندرین دفتر پیروزه، سپهر آنچه را ما نشمردیم، شمرد://
m.sina کاربر خبره سطح 14 ارسالیها 3,536 پسندها 7,166 امتیازها 35,773 مدالها 16 10/11/22 #85 فلورا. گفت تو بباغ آمدی و ما رفتیم آنکه آورد ترا، ما را برد اندرین دفتر پیروزه، سپهر آنچه را ما نشمردیم، شمرد:// کلیک کنید تا باز شود... دل اگر توشه و توانی داشت در ره عقا کاروانی داشت دیده گر دفتر قضا میخواند ز سیه کریش امانی داشت امضا : m.sina
فلورا. گفت تو بباغ آمدی و ما رفتیم آنکه آورد ترا، ما را برد اندرین دفتر پیروزه، سپهر آنچه را ما نشمردیم، شمرد:// کلیک کنید تا باز شود... دل اگر توشه و توانی داشت در ره عقا کاروانی داشت دیده گر دفتر قضا میخواند ز سیه کریش امانی داشت
SAN.SNI مدیر بازنشسته سطح 30 ارسالیها 6,050 پسندها 27,879 امتیازها 70,873 مدالها 26 19/1/23 #86 m.sina گفت دل اگر توشه و توانی داشت در ره عقا کاروانی داشت دیده گر دفتر قضا میخواند ز سیه کریش امانی داشت کلیک کنید تا باز شود... تو توانا شدی ای دوست که باری بکشی نه که بر دوش گران بار نهی باری چند امضا : SAN.SNI
m.sina گفت دل اگر توشه و توانی داشت در ره عقا کاروانی داشت دیده گر دفتر قضا میخواند ز سیه کریش امانی داشت کلیک کنید تا باز شود... تو توانا شدی ای دوست که باری بکشی نه که بر دوش گران بار نهی باری چند
m.sina کاربر خبره سطح 14 ارسالیها 3,536 پسندها 7,166 امتیازها 35,773 مدالها 16 19/1/23 #87 SAN.SNI گفت تو توانا شدی ای دوست که باری بکشی نه که بر دوش گران بار نهی باری چند کلیک کنید تا باز شود... دشوار بود مردن و روی تو ندیدن بگذار به دلخواه تو دشوار بمیرم بگذار که چون ناله ی مرغان شباهنگ در وحشت و اندوه شب تار بمیرم امضا : m.sina
SAN.SNI گفت تو توانا شدی ای دوست که باری بکشی نه که بر دوش گران بار نهی باری چند کلیک کنید تا باز شود... دشوار بود مردن و روی تو ندیدن بگذار به دلخواه تو دشوار بمیرم بگذار که چون ناله ی مرغان شباهنگ در وحشت و اندوه شب تار بمیرم
matieh رو به پیشرفت سطح 7 ارسالیها 147 پسندها 472 امتیازها 2,933 مدالها 9 سن 19 21/1/23 #88 مخسب آسوده ای برنا که اندر نوبت پیری به حسرت یاد خواهی کرد ایام جوانی را امضا : matieh
Starboy رفیق جدید انجمن سطح 2 ارسالیها 52 پسندها 234 امتیازها 1,023 مدالها 3 6/2/23 #89 محتسب، مستی به ره دید و گریبانش گرفت م**س.ت گفت ای دوست، این پیراهن است، افسار نیست لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید. امضا : Starboy
محتسب، مستی به ره دید و گریبانش گرفت م**س.ت گفت ای دوست، این پیراهن است، افسار نیست لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
matieh رو به پیشرفت سطح 7 ارسالیها 147 پسندها 472 امتیازها 2,933 مدالها 9 سن 19 6/2/23 #90 تو بباغ آمدی و ما رفتیمآنکه آورد ترا، ما را برداندرین دفتر پیروزه، سپهرآنچه را ما نشمردیم، شمرد امضا : matieh