نویسندگان، مهندسان روح بشریت هستند.

مشاعره مشاعره با اشعار سعدی

  • نویسنده موضوع ISET1
  • تاریخ شروع
  • پاسخ‌ها 211
  • بازدیدها 6,129
  • کاربران تگ شده هیچ

m.sina

کاربر خبره
سطح
14
 
ارسالی‌ها
3,536
پسندها
7,166
امتیازها
35,773
مدال‌ها
16
  • #91
از در خویشم مران کاین نه طریق وفاست
در همه شهری غریب در همه ملکی گداست
با همه جرمم امید با همه خوفم رجاست
گر درم ما مس است لطف شما کیمیاست
تا سر زلف پریشان تو محبوب منست

روزگارم به سر زلف پریشان ماند

چه کند کشته عشقت که نگوید غم دل

تو مپندار که خون ریزی و پنهان ماند
 
امضا : m.sina

بَهآرنارنج

کاربر حرفه‌ای
سطح
13
 
ارسالی‌ها
1,988
پسندها
6,396
امتیازها
28,973
مدال‌ها
15
  • #92
تا سر زلف پریشان تو محبوب منست

روزگارم به سر زلف پریشان ماند

چه کند کشته عشقت که نگوید غم دل

تو مپندار که خون ریزی و پنهان ماند
در شهر به رسوایی دشمن به دفم برزد
تا بر دف عشق آمد تیر نظر تیزم
 
امضا : بَهآرنارنج

m.sina

کاربر خبره
سطح
14
 
ارسالی‌ها
3,536
پسندها
7,166
امتیازها
35,773
مدال‌ها
16
  • #93
در شهر به رسوایی دشمن به دفم برزد
تا بر دف عشق آمد تیر نظر تیزم
دیدی ای دل که دگر باره چه آمد پیشم
چه کنم با که بگویم چه خیال اندیشم؟

کاش بر من نرسیدی ستم عشق رخت
که فرو مانده به حال دل تنگ خویشم
 
امضا : m.sina

بَهآرنارنج

کاربر حرفه‌ای
سطح
13
 
ارسالی‌ها
1,988
پسندها
6,396
امتیازها
28,973
مدال‌ها
15
  • #94
دیدی ای دل که دگر باره چه آمد پیشم
چه کنم با که بگویم چه خیال اندیشم؟

کاش بر من نرسیدی ستم عشق رخت
که فرو مانده به حال دل تنگ خویشم
مجنون رخ لیلی چون قیس بنی عامر
فرهاد لب شیرین چون خسرو پرویزم
 
امضا : بَهآرنارنج

m.sina

کاربر خبره
سطح
14
 
ارسالی‌ها
3,536
پسندها
7,166
امتیازها
35,773
مدال‌ها
16
  • #95
مجنون رخ لیلی چون قیس بنی عامر
فرهاد لب شیرین چون خسرو پرویزم
مقدار یار همنفس چون من نداند هیچ کس

ماهی که بر خشک اوفتد قیمت بداند آب را
 
امضا : m.sina

بَهآرنارنج

کاربر حرفه‌ای
سطح
13
 
ارسالی‌ها
1,988
پسندها
6,396
امتیازها
28,973
مدال‌ها
15
  • #96
مقدار یار همنفس چون من نداند هیچ کس

ماهی که بر خشک اوفتد قیمت بداند آب را
آن را که غمی چون غم من نیست چه داند
کز شوق توام دیده چه شب می‌گذراند

وقت است اگر از پای درآیم که همه عمر
باری نکشیدم که به هجران تو ماند
 
امضا : بَهآرنارنج

m.sina

کاربر خبره
سطح
14
 
ارسالی‌ها
3,536
پسندها
7,166
امتیازها
35,773
مدال‌ها
16
  • #97
آن را که غمی چون غم من نیست چه داند
کز شوق توام دیده چه شب می‌گذراند

وقت است اگر از پای درآیم که همه عمر
باری نکشیدم که به هجران تو ماند
دیدی ای دل که دگر باره چه آمد پیشم
چه کنم با که بگویم چه خیال اندیشم؟

کاش بر من نرسیدی ستم عشق رخت
که فرو مانده به حال دل تنگ خویشم
 
امضا : m.sina

بَهآرنارنج

کاربر حرفه‌ای
سطح
13
 
ارسالی‌ها
1,988
پسندها
6,396
امتیازها
28,973
مدال‌ها
15
  • #98
دیدی ای دل که دگر باره چه آمد پیشم
چه کنم با که بگویم چه خیال اندیشم؟

کاش بر من نرسیدی ستم عشق رخت
که فرو مانده به حال دل تنگ خویشم
من بی‌ مایه که باشم که خریدار تو باشم
حیف باشد که تو یار من و من یار تو باشم

تو مگر سایه لطفی به سر وقت من آری
که من آن مایه ندارم که به مقدار تو باشم
 
امضا : بَهآرنارنج

"KÁlON

کاربر فعال
سطح
12
 
ارسالی‌ها
1,081
پسندها
4,028
امتیازها
20,173
مدال‌ها
13
  • #99
من بی‌ مایه که باشم که خریدار تو باشم
حیف باشد که تو یار من و من یار تو باشم

تو مگر سایه لطفی به سر وقت من آری
که من آن مایه ندارم که به مقدار تو باشم
خویشتن بر تو نبندم که من از خود نپسندم

که تو هرگز گل من باشی و من خار تو باشم

هرگز اندیشه نکردم که کمندت به من افتد

که من آن وقع ندارم که گرفتار تو باشم
 
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] m.sina

m.sina

کاربر خبره
سطح
14
 
ارسالی‌ها
3,536
پسندها
7,166
امتیازها
35,773
مدال‌ها
16
  • #100
خویشتن بر تو نبندم که من از خود نپسندم

که تو هرگز گل من باشی و من خار تو باشم

هرگز اندیشه نکردم که کمندت به من افتد

که من آن وقع ندارم که گرفتار تو باشم
من ای گل دوست میدارم تو را کز بوی مشکینت
چنان مستم که گویی بوی یار مهربان آید

نسیم صبح را گفتم تو با او جانبی داری
کز آن جانب که او باشد صبا عنبرفشان آید
 
امضا : m.sina
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] "KÁlON

کاربران در حال مشاهده موضوع (تعداد: 0, کاربر: 0, مهمان: 0)

عقب
بالا