نویسندگان، مهندسان روح بشریت هستند.

مشاعره مشاعره با اشعار حافظ

  • نویسنده موضوع nhirqm˙
  • تاریخ شروع
  • پاسخ‌ها 308
  • بازدیدها 8,148
  • کاربران تگ شده هیچ

ملکه جهنمی❄

گوینده انجمن
سطح
25
 
ارسالی‌ها
2,846
پسندها
16,643
امتیازها
44,373
مدال‌ها
20
  • #281
دوش وقت سحر از غصه نجاتم دادند
واندر ان ظلمت شب آب حیاتم دادند
 
امضا : ملکه جهنمی❄

ᎴᏋᏝᏗᏒᏗᎷ

کاربر حرفه‌ای
سطح
31
 
ارسالی‌ها
2,541
پسندها
20,773
امتیازها
48,373
مدال‌ها
34
  • #282

ملکه جهنمی❄

گوینده انجمن
سطح
25
 
ارسالی‌ها
2,846
پسندها
16,643
امتیازها
44,373
مدال‌ها
20
  • #283
درخرابات طریقت ما به هم منزل شویم
کاین چنین رفته ست در عهد ازل تقدیر ما
اي بـی‌خبــر بکــوش کـه صاحب خبــر شوی

تــا راهــــرو نباشی کـی راهـبـر شـوی
 
امضا : ملکه جهنمی❄

ᎴᏋᏝᏗᏒᏗᎷ

کاربر حرفه‌ای
سطح
31
 
ارسالی‌ها
2,541
پسندها
20,773
امتیازها
48,373
مدال‌ها
34
  • #284
اي بـی‌خبــر بکــوش کـه صاحب خبــر شوی

تــا راهــــرو نباشی کـی راهـبـر شـوی
سوختم در چاه صبر از بهر آن شمع چگل
شاه ترکان فارغ است ازحال ما کو رستمی
 

ملکه جهنمی❄

گوینده انجمن
سطح
25
 
ارسالی‌ها
2,846
پسندها
16,643
امتیازها
44,373
مدال‌ها
20
  • #285
سوختم در چاه صبر از بهر آن شمع چگل
شاه ترکان فارغ است ازحال ما کو رستمی
یار دارد سر صید دل حافظ، یاران
شاهبازی به شکار مگسی می آید
 
امضا : ملکه جهنمی❄

ᎴᏋᏝᏗᏒᏗᎷ

کاربر حرفه‌ای
سطح
31
 
ارسالی‌ها
2,541
پسندها
20,773
امتیازها
48,373
مدال‌ها
34
  • #286
آتش مهر تو را حافظ عجب در سر گرفت
آتش دل کی به آب دیده بنشانم چو شمع
 

ملکه جهنمی❄

گوینده انجمن
سطح
25
 
ارسالی‌ها
2,846
پسندها
16,643
امتیازها
44,373
مدال‌ها
20
  • #287
آتش مهر تو را حافظ عجب در سر گرفت
آتش دل کی به آب دیده بنشانم چو شمع
عاشقان را بر سرخود حکم نیست
هر چه فرمان تو باشد ان کنند
 
امضا : ملکه جهنمی❄

m.sina

کاربر خبره
سطح
14
 
ارسالی‌ها
3,577
پسندها
7,183
امتیازها
35,773
مدال‌ها
16
  • #288
عاشقان را بر سرخود حکم نیست
هر چه فرمان تو باشد ان کنند
دل گفت فروکش کنم این شهر به بویش
بیچاره ندانست که یارش سفری بود

تنها نه ز رازِ دلِ من پرده برافتاد
تا بود فلک، شیوهٔ او پرده دری بود
 
امضا : m.sina

ᎴᏋᏝᏗᏒᏗᎷ

کاربر حرفه‌ای
سطح
31
 
ارسالی‌ها
2,541
پسندها
20,773
امتیازها
48,373
مدال‌ها
34
  • #289
دل گفت فروکش کنم این شهر به بویش
بیچاره ندانست که یارش سفری بود

تنها نه ز رازِ دلِ من پرده برافتاد
تا بود فلک، شیوهٔ او پرده دری بود
صبح است ساقیا قدحی پرشتاب کن
دور فلک درنگ ندارد شتاب کن
....
صبح است و ژاله می چکد از ابر بهمنی
برگ صبوح ساز وبده جام یک منی
 
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] m.sina

ملکه جهنمی❄

گوینده انجمن
سطح
25
 
ارسالی‌ها
2,846
پسندها
16,643
امتیازها
44,373
مدال‌ها
20
  • #290
یار دارد سر صید دل حافظ، یاران

شاهبازی به شکار مگسی می آید
 
امضا : ملکه جهنمی❄

موضوعات مشابه

کاربران در حال مشاهده موضوع (تعداد: 1, کاربر: 0, مهمان: 1)

عقب
بالا