متن با فونت FarhangBlack
در پاییز، نغمه‌های نوشتن در آسمان معلق‌اند. داستان‌هایی که با هر دم سردی از باد، جان می‌گیرند و دل‌ها را می‌نوازند.

مشاعره مشاعره با اشعار شهریار

  • نویسنده موضوع ronak.a
  • تاریخ شروع
  • پاسخ‌ها 148
  • بازدیدها 4,217
  • کاربران تگ شده هیچ

m.sina

کاربر خبره
سطح
14
 
ارسالی‌ها
3,536
پسندها
7,166
امتیازها
35,773
مدال‌ها
16
  • #101
ﺗﺎ ﺑﻪ ﺩﯾﻮﺍﺭ ﻭ ﺩﺭﺵ ﺗﺎﺯﻩ ﮐﻨﻢ ﻋﻬﺪ ﻗﺪﯾﻢ

ﮔﺎﻫﯽ ﺍﺯ ﮐﻮﭼﻪﯼ ﻣﻌﺸﻮﻗﻪﯼ ﺧﻮﺩ ﻣﯽﮔﺬﺭﻡ!
ماهم آمد به در خانه و در خانه نبودم
خانه گوئی به سرم ریخت چو این قصه شنودم

آن که می خواست برویم در دولت بگشاید
با که گویم که در خانه به رویش نگشودم
 
امضا : m.sina

فلورا.

کاربر حرفه‌ای
سطح
14
 
ارسالی‌ها
1,966
پسندها
4,715
امتیازها
28,973
مدال‌ها
17
  • #102
ماهم آمد به در خانه و در خانه نبودم
خانه گوئی به سرم ریخت چو این قصه شنودم

آن که می خواست برویم در دولت بگشاید
با که گویم که در خانه به رویش نگشودم
‫ممکن اگر شود ز منِ خسته یاد کن‬
‫بیزدن ده بیر موْمکوْن اوْلسا یاد ائله‬
‫دل‌های غم گرفته، بدان یاد شاد کن‬
‫آچیلمیان اوْرکلری شاد ائله!
 
امضا : فلورا.
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] m.sina

m.sina

کاربر خبره
سطح
14
 
ارسالی‌ها
3,536
پسندها
7,166
امتیازها
35,773
مدال‌ها
16
  • #103
‫ممکن اگر شود ز منِ خسته یاد کن‬
‫بیزدن ده بیر موْمکوْن اوْلسا یاد ائله‬
‫دل‌های غم گرفته، بدان یاد شاد کن‬
‫آچیلمیان اوْرکلری شاد ائله!
هر سحر یاد کز آن زلف و بناگوش کنیم
روز خود با شب غم دست در آغوش کنیم

بلبلانیم که گر لب بگشائیم ای گل
همه آفاق در اوصاف تو مدهوش کنیم
 
امضا : m.sina

فلورا.

کاربر حرفه‌ای
سطح
14
 
ارسالی‌ها
1,966
پسندها
4,715
امتیازها
28,973
مدال‌ها
17
  • #104
هر سحر یاد کز آن زلف و بناگوش کنیم
روز خود با شب غم دست در آغوش کنیم

بلبلانیم که گر لب بگشائیم ای گل
همه آفاق در اوصاف تو مدهوش کنیم
ما به داغ عشق بازی ها نشستیم و هنوز

چشم پروین همچنان چشمک پرانی میکند

******

ز باغ عشق تو هرگز گلی به کام نچیدم
به روز گلبن حسنت گلی به کام نچینی!
 
امضا : فلورا.
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] m.sina

m.sina

کاربر خبره
سطح
14
 
ارسالی‌ها
3,536
پسندها
7,166
امتیازها
35,773
مدال‌ها
16
  • #105
ما به داغ عشق بازی ها نشستیم و هنوز

چشم پروین همچنان چشمک پرانی میکند

******

ز باغ عشق تو هرگز گلی به کام نچیدم
به روز گلبن حسنت گلی به کام نچینی!


یا رب مباد کز پا جانان من بیفتد
درد و بلای او کاش بر جان من بیفتد

من چون ز پا بیفتم درمان درد من اوست
درد آن بود که از پا درمان من بیفتد
 
امضا : m.sina

فلورا.

کاربر حرفه‌ای
سطح
14
 
ارسالی‌ها
1,966
پسندها
4,715
امتیازها
28,973
مدال‌ها
17
  • #106
یا رب مباد کز پا جانان من بیفتد
درد و بلای او کاش بر جان من بیفتد

من چون ز پا بیفتم درمان درد من اوست
درد آن بود که از پا درمان من بیفتد
در خیال خام خود هی نغمه خوانی میکند

شرمی از پیری ندارد قلب بی پروای من
زیر چشمی بی حیا کار نهانی میکند

عاشقی ها میکند دل ، گرچه میداند که غم!
 
امضا : فلورا.
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] m.sina

m.sina

کاربر خبره
سطح
14
 
ارسالی‌ها
3,536
پسندها
7,166
امتیازها
35,773
مدال‌ها
16
  • #107
در خیال خام خود هی نغمه خوانی میکند

شرمی از پیری ندارد قلب بی پروای من
زیر چشمی بی حیا کار نهانی میکند

عاشقی ها میکند دل ، گرچه میداند که غم!
منم که شعر و تغزل پناهگاه من است
چنانکه قول و غزل نیز در پناه من است

صفای گلشن دل‌ها به ابر و باران نیست
که این وظیفه محول به اشک و آه من است
 
امضا : m.sina

فلورا.

کاربر حرفه‌ای
سطح
14
 
ارسالی‌ها
1,966
پسندها
4,715
امتیازها
28,973
مدال‌ها
17
  • #108
منم که شعر و تغزل پناهگاه من است
چنانکه قول و غزل نیز در پناه من است

صفای گلشن دل‌ها به ابر و باران نیست
که این وظیفه محول به اشک و آه من است
تو که مهمان سراپرده شاه آمده ای

می تپد دل به برم با همه شیر دلی

که چو آهوی حرم شیرنگاه آمده ای

آسمان را ز سر افتاد کلاه خورشید!
 
امضا : فلورا.
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] m.sina

m.sina

کاربر خبره
سطح
14
 
ارسالی‌ها
3,536
پسندها
7,166
امتیازها
35,773
مدال‌ها
16
  • #109
تو که مهمان سراپرده شاه آمده ای

می تپد دل به برم با همه شیر دلی

که چو آهوی حرم شیرنگاه آمده ای

آسمان را ز سر افتاد کلاه خورشید!
در وصل هم ز عشق تو ای گل در آتشم
عاشق نمی‌شوی که ببینی چه می‌کشم

با عقل آب عشق به یک جو نمی‌رود
بیچاره من که ساخته از آب و آتشم
 
امضا : m.sina

فلورا.

کاربر حرفه‌ای
سطح
14
 
ارسالی‌ها
1,966
پسندها
4,715
امتیازها
28,973
مدال‌ها
17
  • #110
در وصل هم ز عشق تو ای گل در آتشم
عاشق نمی‌شوی که ببینی چه می‌کشم

با عقل آب عشق به یک جو نمی‌رود
بیچاره من که ساخته از آب و آتشم
محرم ما نبود دیده کوته نظران

دل چون آینه اهل صفا می شکنند

که ز خود بی خبرند این ز خدا بیخبران

دل من دار که در زلف شکن در شکنت
 
امضا : فلورا.
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] m.sina

کاربران در حال مشاهده موضوع (تعداد: 0, کاربر: 0, مهمان: 0)

عقب
بالا